خورشید دمید و ریسه ی نور آورد

خورشید دمید و ریسه ی نــور آورد
بلبل بــه سراپرده ی گــل شــور آورد

محبوبه ی مو طلای سیمین تن صبح
بــا رویش خــود مستی انــگور آورد
دیدگاه ها (۰)

گفتی ز جهان چه غصه داری آخر؟آن غصه که در جهان نگنجد دارم#خاق...

•‌جهان را نوازش کندریچه را بگشاو پیچک را ببینبر روشنی بپیچسه...

در این خاک در این خاک در این مزرعه پاکبجز مهر به جز عشق دگر ...

دریاب که از روح جدا خواهی رفتدر پرده اسرار فنا خواهی رفتمی ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط