در وجودم جان دارد هنوز عشق

در وجودم جان دارد هنوز عشق
وشاخه های تازه می رویاند
استوار تنه ام پابرجا
وبرگ های سبزم جاری ریشه هایم عمیق
خَدَنگ وار  در می یابم
خورشید عشق وصاعقه ی آن را
سجده میکنم موج های خروشان گیسوی معبودم ،،،در سجده گاهِ نور،آب و آفتاب،
بر می خیزم با آوازِ پرِ چکاوک ها
من آبستنِ عشقی شده ام از جنسِ سکوت
و تو را خوانده ام از حفظ
بر صفحه ی امروز و هر روزم

فرشته_تشکری
دیدگاه ها (۰)

عمرمان گذشت تا باورمان شد. آنچه باد برد عمر ما بود... نه برگ...

خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط