فایز دشتی:
فایز دشتی:
در ميان دوبيتىسرايان ايران از باباطاهر که او نیز مثل فایز از تبار قوم لر(گویش دشتی یکی از گویشهای لری جنوبی است) بوده بگذريم نام زاير محمد على متخلص به 'فايز دشتستاني' ، در ترانههاى شورانگيز اين سرزمين جاودان گشته است؛ و گسترهٔ شهرت او در ميان تودههاى مردم بسيار فراگير است. فايز در بيشتر دوبيتىهاى خود تخلص خود ـ 'فايز' ـ را آورده است و تخلص 'فايض' متعلق به او نيست و بسيارى از دوبيتىهاى به چاپ رسيده به نام او مربوط به فايز نيست.
فایز دشتی را در حقیقت میتوان بنیانگذار شعرهای فولکلوریک و ادبیات عوام و بومی محسوب کرد و او را با احساس ترین شاعر عوام و مردمی خواند و اگر گاهی در اشعار فایز، قافیه و وزن مختل است بر او ایرادی نیست، زیرا که محتوای دوبیتیهای وی از بس پرمعنا و پراحساس است جز اهل فن، کمتر کسی متوجهٔ نقایص شعرهایش میشود. محمدعلی فایز شبان دشتهای دشتی، بی گمان از چهرههای درخشان ادب مردمی ایران است. هر چند او در زمرهٔ شاعران بی شناسنامه محسوب میشود، اما، گمنامیاش نه چندان است که بر احساس لطیف و ذوق سرشار شاعرانهاش سرپوش بگذارد و نام و اشعارش را در خاطرهها، به دست فراموشی بسپارد. شماره دوبیتیهای فایز به درستی معلوم نیست، در برخی جزوهها تعداد دوبیتیهای این شاعر را به تفاوت بین ۱۳۴ ـ ۲۷۹ ـ ۲۸۲ ـ ۳۳۲ ذکر کردهاند.
وی از بزرگترین دو بیتی سرایان ایرانی میباشد. دوبیتیهای وی سیاق فهلویات قدیم را دارد و پس از اشعار باباطاهر همدانی بخصوص در ادبیات و فرهنگ عامه شناخته شدهاست. البته تفاوت ماهوی اش با اشعار باباطاهر این است که بجای سوز راستین و عرفانی و معنوی اشعار باباطاهر اشعارش از سوز هجران تعلق مجازی و دربردارنده درد زمانه و بر مبنای درد روستایی میباشد و ارزش فولکلوریکی در فرهنگ عامه دارد. او تقریبا در همه دوبیتیهایش از تخلص بهره می گیرد و بیشتر از هر چیز عشق به پری و بیان سوز هجرانش را به نمایش میگذارد.
زایر محمد علی دشتی متخلص به فایز فرزند حاج مظفربن غلامعلی بن حاج درویش بن حاج محمد رضا بن حاج عبدالرضا بن مظفر بن درویش بن مظفر بن شهاب بن كردعلی بن ابراهیم بن سالم بك بن فارس بن شعبان الضیاغمی الدشتی نام مادر وی {شازده }دختر رئیس درویش كردوانی كه ازروسای سرشناس منطقه دشتی می باشد به سال 1250هجری قمری برابر با 1209هجری شمسی درخانواده ای مذهبی در روستای كردوان ازتوابع شهرستان دشتی دیده به جهان گشود.دوران كودكی ونوجوانی رازیرسایه پرمهرومحبت پدرومادر در روستای كردوان گذراند وپس از رسیدن به سن بلوغ جهت تحصیلات مقدماتی وفراگیری قرآن مجید به مكتب خانه های محلی واقع در روستاهای كردوان وبردخون كه در آن زمان حوزه علمیه ومركز بحث ودرس در منطقه دشتی بوده اند زیر نظر آموزگاران محلی مراجعه وبا تلاش وپشتكاری كه ازخود نشان می دهد موفق به فراگیری قرآن وختم آن میشودیكی ازاساتید فایزشیخ عبدالنبی بحرینی بوده است .
پس از پایان یافتن تحصیلات مقدماتی به علت ذوق واستعداد سرشار ی كه دراوبوده وبا كمك ومساعدت رئیس خلف برادر بزرگ خود جهت فراگیری علوم دینی راهی نجف اشرف میشود ونزدیك به چهار سال در نجف اشرف به فراگیری علوم دینی مشغول می شود ودر همان جا از بی توجهی مردم نسبت به حرم امامان اورا وادار به سرودن این دوبیتی میكند:
شما كه ساكنان كوی یاریـــــــد چرا این نعمت آسان می شمارید
دریغا چون شما می بود فایـــــز كه سر برآستان یار داریــــــــد
زایر محمد علی فایز پس از مراجعت از نجف با دختر زایرمحمد حاج مظفربردخونی بنام تاج زر ازدواج می كند كه ثمره این ازدواج سه فرزند پسر به نامهای احمد حیدرومظفر وسه دختر بنامهای حاج بی بی شازده ودختر بوده است واقدام به راه اندازی مكتب خانه جهت آموزش قرآن به برای جوانان روستا می كند . بطوریكه از بی توجهی وتنبلی بعضی از دانش آمـــــوزان درفراگیری قرآن ناراحت و آنان را با سرودن این قطعه شعر مخاطب قرار میدهد
ایها الطــــــــلاب ناموا فی بیوت واسكنوا اموالكم كالعنكبـــــوت
واذكرو اشعار باقر دائـــــــــــما لا تقلوا كان زید قائمـــــــــــا
مدرسه باید كه تن لاغر كنــــد جسم را افسرده رخ اصغــر كنـد
مدرسه كی زیبد این نابخــردان جای اینان است اصطبل خــران
لازم به توضیح است حاج درویش جد بزرگ فایز در«میدری» یكی از روستاهای همجواركردوان مسجدی بنا نموده كه هنوز هم آثاری از آن برجای مانده است .درآن مسجد مكتب خانه ای تشكیل داده كه هرسال تعداد زیادی از بچه های آن منطقه به آن مراجعه وقرآن را فرا می گرفتند وفایز نیز در همین مكتب خانه قرآن را فرا گرفته است .وحاج درویش درآخر عمر وصیت میكند كه درهمین مسجد جنازه وی را دفن نمایند تا صدای قرآن خواندن بچه ها رابشنود .به این ترتیب دوران نوجوانی و
در ميان دوبيتىسرايان ايران از باباطاهر که او نیز مثل فایز از تبار قوم لر(گویش دشتی یکی از گویشهای لری جنوبی است) بوده بگذريم نام زاير محمد على متخلص به 'فايز دشتستاني' ، در ترانههاى شورانگيز اين سرزمين جاودان گشته است؛ و گسترهٔ شهرت او در ميان تودههاى مردم بسيار فراگير است. فايز در بيشتر دوبيتىهاى خود تخلص خود ـ 'فايز' ـ را آورده است و تخلص 'فايض' متعلق به او نيست و بسيارى از دوبيتىهاى به چاپ رسيده به نام او مربوط به فايز نيست.
فایز دشتی را در حقیقت میتوان بنیانگذار شعرهای فولکلوریک و ادبیات عوام و بومی محسوب کرد و او را با احساس ترین شاعر عوام و مردمی خواند و اگر گاهی در اشعار فایز، قافیه و وزن مختل است بر او ایرادی نیست، زیرا که محتوای دوبیتیهای وی از بس پرمعنا و پراحساس است جز اهل فن، کمتر کسی متوجهٔ نقایص شعرهایش میشود. محمدعلی فایز شبان دشتهای دشتی، بی گمان از چهرههای درخشان ادب مردمی ایران است. هر چند او در زمرهٔ شاعران بی شناسنامه محسوب میشود، اما، گمنامیاش نه چندان است که بر احساس لطیف و ذوق سرشار شاعرانهاش سرپوش بگذارد و نام و اشعارش را در خاطرهها، به دست فراموشی بسپارد. شماره دوبیتیهای فایز به درستی معلوم نیست، در برخی جزوهها تعداد دوبیتیهای این شاعر را به تفاوت بین ۱۳۴ ـ ۲۷۹ ـ ۲۸۲ ـ ۳۳۲ ذکر کردهاند.
وی از بزرگترین دو بیتی سرایان ایرانی میباشد. دوبیتیهای وی سیاق فهلویات قدیم را دارد و پس از اشعار باباطاهر همدانی بخصوص در ادبیات و فرهنگ عامه شناخته شدهاست. البته تفاوت ماهوی اش با اشعار باباطاهر این است که بجای سوز راستین و عرفانی و معنوی اشعار باباطاهر اشعارش از سوز هجران تعلق مجازی و دربردارنده درد زمانه و بر مبنای درد روستایی میباشد و ارزش فولکلوریکی در فرهنگ عامه دارد. او تقریبا در همه دوبیتیهایش از تخلص بهره می گیرد و بیشتر از هر چیز عشق به پری و بیان سوز هجرانش را به نمایش میگذارد.
زایر محمد علی دشتی متخلص به فایز فرزند حاج مظفربن غلامعلی بن حاج درویش بن حاج محمد رضا بن حاج عبدالرضا بن مظفر بن درویش بن مظفر بن شهاب بن كردعلی بن ابراهیم بن سالم بك بن فارس بن شعبان الضیاغمی الدشتی نام مادر وی {شازده }دختر رئیس درویش كردوانی كه ازروسای سرشناس منطقه دشتی می باشد به سال 1250هجری قمری برابر با 1209هجری شمسی درخانواده ای مذهبی در روستای كردوان ازتوابع شهرستان دشتی دیده به جهان گشود.دوران كودكی ونوجوانی رازیرسایه پرمهرومحبت پدرومادر در روستای كردوان گذراند وپس از رسیدن به سن بلوغ جهت تحصیلات مقدماتی وفراگیری قرآن مجید به مكتب خانه های محلی واقع در روستاهای كردوان وبردخون كه در آن زمان حوزه علمیه ومركز بحث ودرس در منطقه دشتی بوده اند زیر نظر آموزگاران محلی مراجعه وبا تلاش وپشتكاری كه ازخود نشان می دهد موفق به فراگیری قرآن وختم آن میشودیكی ازاساتید فایزشیخ عبدالنبی بحرینی بوده است .
پس از پایان یافتن تحصیلات مقدماتی به علت ذوق واستعداد سرشار ی كه دراوبوده وبا كمك ومساعدت رئیس خلف برادر بزرگ خود جهت فراگیری علوم دینی راهی نجف اشرف میشود ونزدیك به چهار سال در نجف اشرف به فراگیری علوم دینی مشغول می شود ودر همان جا از بی توجهی مردم نسبت به حرم امامان اورا وادار به سرودن این دوبیتی میكند:
شما كه ساكنان كوی یاریـــــــد چرا این نعمت آسان می شمارید
دریغا چون شما می بود فایـــــز كه سر برآستان یار داریــــــــد
زایر محمد علی فایز پس از مراجعت از نجف با دختر زایرمحمد حاج مظفربردخونی بنام تاج زر ازدواج می كند كه ثمره این ازدواج سه فرزند پسر به نامهای احمد حیدرومظفر وسه دختر بنامهای حاج بی بی شازده ودختر بوده است واقدام به راه اندازی مكتب خانه جهت آموزش قرآن به برای جوانان روستا می كند . بطوریكه از بی توجهی وتنبلی بعضی از دانش آمـــــوزان درفراگیری قرآن ناراحت و آنان را با سرودن این قطعه شعر مخاطب قرار میدهد
ایها الطــــــــلاب ناموا فی بیوت واسكنوا اموالكم كالعنكبـــــوت
واذكرو اشعار باقر دائـــــــــــما لا تقلوا كان زید قائمـــــــــــا
مدرسه باید كه تن لاغر كنــــد جسم را افسرده رخ اصغــر كنـد
مدرسه كی زیبد این نابخــردان جای اینان است اصطبل خــران
لازم به توضیح است حاج درویش جد بزرگ فایز در«میدری» یكی از روستاهای همجواركردوان مسجدی بنا نموده كه هنوز هم آثاری از آن برجای مانده است .درآن مسجد مكتب خانه ای تشكیل داده كه هرسال تعداد زیادی از بچه های آن منطقه به آن مراجعه وقرآن را فرا می گرفتند وفایز نیز در همین مكتب خانه قرآن را فرا گرفته است .وحاج درویش درآخر عمر وصیت میكند كه درهمین مسجد جنازه وی را دفن نمایند تا صدای قرآن خواندن بچه ها رابشنود .به این ترتیب دوران نوجوانی و
۱۱.۷k
۲۹ آبان ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.