کودکی از خدا پرسید :
کودکی از خدا پرسید :
تو چه میخوری؟
چه میپوشی؟
در کجا ساکنی؟
خدا آرام بر دل کودک زمزمه کرد:
غصه بندگانم را میخورم
عیب بندگانم را میپوشانم
و در قلب شکسته ی آنان ساكنم
تو چه میخوری؟
چه میپوشی؟
در کجا ساکنی؟
خدا آرام بر دل کودک زمزمه کرد:
غصه بندگانم را میخورم
عیب بندگانم را میپوشانم
و در قلب شکسته ی آنان ساكنم
۱.۳k
۲۸ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.