سناریو دازای پارت ۲
مرسی بابت حمایت 😊🎀
-----------------------------------------------------------------------------------------
دازای تا خونه همراهت اومد .
دازای نزدیکت شد بغلت کرد 🗿👍
دازای: خداحافظ ساکورا فردا میبینمت
تو: خدافظ دازای
لباس هات رو عوض کردی و خوابیدی
لنگ ظهر از خواب بیدار شدی 🗿👌
و مدرست دیر شد
مامانت اومد و گفت: بلاخره بیدار شدی ، انگار تو خواب زمستونی بودی هر کاری کردم بیدار نشدی
تو :وایی الان برم راه نمیدن😖
گفتی میشه با دوستم( دازای ) برم بیرون
مادرت : باشه ولی زود برگرد
به دازای زنگ زدی و پرسیدی امروز میای بریم شهر بازی؟
دازای: باشه فقطط میتونم یکی از دوست هامو بیارم
تو: مشکلی نداره
دازای : من میام دم در خونتون باشه ؟
تو: باشه فقط زود بیا
دازای: خدافظ
گوشی رو قطع میکنی یه لباس خیلی خوشگل میپوشی و موهاتو خوشگل کردی و رفتی دم در منتظر دازای
دازای: سلام ساکورا چقدر خوشگل شدی
تو: ام مرسی ، اون کیه ؟
دازای : این دوستمه اسمش چویاعه
چویا: سلام ساکورا
تو: سلام چویا😊
--------------------------------------------------------------------------------------
برای پارت ۳ حمایت کنید🗿🎀
-----------------------------------------------------------------------------------------
دازای تا خونه همراهت اومد .
دازای نزدیکت شد بغلت کرد 🗿👍
دازای: خداحافظ ساکورا فردا میبینمت
تو: خدافظ دازای
لباس هات رو عوض کردی و خوابیدی
لنگ ظهر از خواب بیدار شدی 🗿👌
و مدرست دیر شد
مامانت اومد و گفت: بلاخره بیدار شدی ، انگار تو خواب زمستونی بودی هر کاری کردم بیدار نشدی
تو :وایی الان برم راه نمیدن😖
گفتی میشه با دوستم( دازای ) برم بیرون
مادرت : باشه ولی زود برگرد
به دازای زنگ زدی و پرسیدی امروز میای بریم شهر بازی؟
دازای: باشه فقطط میتونم یکی از دوست هامو بیارم
تو: مشکلی نداره
دازای : من میام دم در خونتون باشه ؟
تو: باشه فقط زود بیا
دازای: خدافظ
گوشی رو قطع میکنی یه لباس خیلی خوشگل میپوشی و موهاتو خوشگل کردی و رفتی دم در منتظر دازای
دازای: سلام ساکورا چقدر خوشگل شدی
تو: ام مرسی ، اون کیه ؟
دازای : این دوستمه اسمش چویاعه
چویا: سلام ساکورا
تو: سلام چویا😊
--------------------------------------------------------------------------------------
برای پارت ۳ حمایت کنید🗿🎀
- ۱۰.۹k
- ۰۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط