پندانه

🔆 #پندانه

✍ تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

🔹مردی به خانه‌اش می‌رفت. نزدیک خانه که رسید، جوان زشت و آبله‌رویی را دید. با چشمان چپ و سر بی‌مو و دهان گشاد و لب‌های کلفت و پوستی تیره.

🔸مرد رهگذر ایستاد و با نفرت به جوان زشت‌رو خیره شد و بعد ناگهان فریاد زد:
ای مردک! از اینجا برو و دیگر هم به این کوچه نیا. دیدن تو شرم است و آدم را ناراحت می‌کند!

🔹جوان بدون اینکه ناراحت شود، نگاهی به قبای پاره مرد انداخت و ناگهان قبای نویی را که بر تن داشت، درآورد و به مرد گفت:
بگیر مال تو! من قبایم را به تو می‌بخشم!

🔸مرد نگاهی به قبای خوش‌رنگ و رو و نو انداخت و ناگهان از کاری که کرده بود، شرمنده شد.

🔹کف دست راستش را روی سینه‌اش گذاشت و گفت:
مرا ببخش! من رفتار بدی با تو کردم اما تو داری قبایت را به من می‌دهی!

🔸جوان با همان لبخند گفت:
ای دوست! بدان آدمی که ظاهر بد اما باطن و درون و قلب پاکی داشته باشد به مراتب بهتر از کسی است که ظاهر خوب اما قلبی ناپاک و سیاه دارد!

🔹چهره مرد رهگذر از خجالت سرخ شد و دیگر نتوانست حرف بزند.
دیدگاه ها (۰)

🔅 امیرالمؤمنین #امام_علی عليه السلام:✍️ لا تُشْعِرْ قَلبَكَ ...

🔅 #هر_روز_با_قرآن شرکت در ختم قرآن برای...

📸یک آمریکایی و یک کانادایی در بغداد ترور شدند🔺فردی که فوت شد...

⭕️ رهبری و اداره هیچ کشوری در دنیا دشوارتر و پیچیده تر از ره...

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

صحنه,پارت یازدهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط