بعضیها یکجوری میگویند خودت باش انگار ما خوشمان میآی

بعضی‌ها یک‌جوری می‌گویند خودت باش، انگار ما خوش‌مان می‌آید که بخش‌هایی از وجودمان را پنهان‌ کنیم یا وانمود کنیم آدمی هستیم که دیگران می‌خواهند. ما گاهی به‌اجبار نقاب می‌زنیم چون این نقاب یک سپر دفاعی است. چون آدم‌هایی از شدت فشار قضاوت و آزارهای کلامی بابت چیزی که هستند، خودکشی می‌کنند. چون ما گاهی اوقات به شکل عجیبی بی‌رحم و آسیب‌زننده می‌شویم. چون فکر می‌کنیم فقط یک روش صحیح زیستن وجود دارد و آن شیوه‌ی زندگی ماست و هرکسی شبیه ما نباشد، قابل‌تحمل نیست. چند بار با کلام‌مان دیگری را له کرده‌ایم؟ بدتر از همه این‌ است‌ که خود نبودن و پنهان شدن زیر نقاب هم درد دارد. طاقت‌فرساست و رنج‌آور. برای همین آدم گاهی در تمام زندگی‌اش در جستجوی کسی است که در کنارش احساس امنیت داشته باشد، حس خوب قضاوت نشدن، پذیرفته شدن برای چیزی که هست، بی‌نقاب، عریان، یک خود حقیقی و عاری از پسندهای دیگران.
دیدگاه ها (۱)

درد یعنی بزنی دست به انکار خودتعاشقش باشی و افسوس گرفتار خود...

نمیگم قبل 92 اوضاع بهشت بود از آینده هم خبر ندارم ک بعد 1400...

"دلبر جان"لطفا بی اجازه بیابی اجازه عاشقم شوبی اجازه نگاهم ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط