همه آن کسانی را که داشتم

همه آن کسانی را که داشتم
کمتر از شمار انگشتان یک دست
از دست دادم
بله، چنین است
به همین بی تفاوتی زمان می بردشان،
می بردشان
تنها، تنها، تنها می مانیم
تنها می مانیم
تنها ماندم
مانده بودم
جاهای خالی در مغزم
در قلبم
و در زبانم که سخن نمی گفت
با که بگوید چه شد
و برای چه بگوید ؟
انسان مادامی که در بطن فاجعه گرفتار است
گمان می برد که نزدیکان او را می بینند
و همه چیز پیرامون او را می شناسند
پس تصور من هم این بود
که نیست کسی که نداند
چه بر من گذشته است .......

#محمود_دولت_آبادی
دیدگاه ها (۷)

با آن همه نیاز که من داشتم به توپرهیز عاشقانه من ناگریز بودم...

مـن از محبـت دنیــا . . .دل آنچنـان کنــدم‌ . . .کــه هـر چـ...

بـی تــو خـواهــم بـرد . . .یکـی دل ز جهــان و دیگـری یـ‍اد ...

جهــان اگـر بـرپـاســت هنــوز . . .کسـی . . .کســی را دوســت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط