آهای غریبه ی آشنا
آهای غریبه ی آشنا !
چگونه ؟
در چشمانم ؛
نور عشق تابیدی .... که درممنوع ترین عشق !
لبهایم ؛
معصیت وار ؛
برای رسیدن به بوسه هایت ؛
بی تاب میشود ... بگذار !
قلم دستانم ؛
بر حریر تن ات ؛
نقش یک دل ؛
را نقاشی کند .... تا در تمام ؛
هوسهای تو ؛
جنونهای عاشقانه ام !
بلرزد ... من به این گناه ؛
مومنم !
که بهشتی جز اغوش تو ؛
نخواهد بود ......
چگونه ؟
در چشمانم ؛
نور عشق تابیدی .... که درممنوع ترین عشق !
لبهایم ؛
معصیت وار ؛
برای رسیدن به بوسه هایت ؛
بی تاب میشود ... بگذار !
قلم دستانم ؛
بر حریر تن ات ؛
نقش یک دل ؛
را نقاشی کند .... تا در تمام ؛
هوسهای تو ؛
جنونهای عاشقانه ام !
بلرزد ... من به این گناه ؛
مومنم !
که بهشتی جز اغوش تو ؛
نخواهد بود ......
- ۹.۳k
- ۱۵ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط