من هرگز نخواستم که از عشق افسانهای بیافرینم باور کن

من هرگز نخواستم که از عشق، افسانه‌ای بیافرینم، باور کن!
من می‌خواستم که با دوست داشتن زندگی کنم؛
کودکانه و ساده و روستایی!

#نادر_ابراهیمی
دیدگاه ها (۴)

رنگِ انتظار از دید هرکسی متفاوت استیکی به رنگ در ؛ به رنگ گل...

گھ گاه کھبھ یادت هستم ؛هر آن بار نفس می کشم.....💫#مجید_پناهی...

اگر دستیهزار سال میان‌مان جدایی بیافکند یک دلتنگی، یک شعرما ...

من هم روزگاری فکر می‌کردم عشق همه چیز را حل می‌کند. بعدها فه...

من یک زندگی ساده و روستایی می‌خوامزندگی بدون استرس و نگرانیز...

وقتی خواستم مس خودتون باهاتون رفتار کنم نتونستم اندازه شماها...

همیشه......باور کن دارم تمام تلاشم رو می کنم که زندگی کنم......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط