پارت دوم

پارت دوم

+ولی موضوع این نیست
ارمیا تعجب کردن
نامجون ویو
اول از تو جیبم حلقه رو دراوردم و بعد رفتم سمت جیا، مایک رو جلوی دهنم گرفتم
+خب لیدی، از ته قلبم میخوام بگم که، منو به عنوان یه یار تا اخر عمر میپذیری؟
_نمیدونم باید چی بگم
که دیدم جیا مایک به دست دویید پشت صحنه
همونجا مونده بودم که دیدم با سرعت چیتا اومد پرید بغلم
+این یعنی قبول؟*زمزمه*
_اره*زمزمه*
_1:17 نیمه شب؛بعد کنسرت_
جیا و چند تا از منجیر ها درحال جمع کردن نامه ها و گل های روی استیج بودن
همه برگشتن پشت صحنه ولی کسی جیا رو ندید، نامجون هم رفته بود و کل صحنه رو میگشت تا شاید بتونه معشوقش رو پیدا کنه
کم کم باید برمیگشتن خونه ولی هنوز خبری از جیا نبود
بزور نامجونو بردن خونه و با قرص خوابوندنش
_سه هفته بعد_
پلیس همه رو خبر کرده بود که برن پزشکی قانونی تا جسد بررسی بشه
نامجون با لرزش شدید وارد اتاق شد
پلیس:این جسده، توی کالبد شکافی معلوم شده که تو کل این مدت حتا اب هم نخورده، امیدوارم فرد مورد نظر شما نباشه
نامجون جلو رفت، پارچه رو سر فرد رو برداشت، خودش بود
اروم معشوقش رو بغل کرد، تنش سرد بود و چشماش باز مونده بود
دیدگاه ها (۰)

پارت سوم+جیا شی، خوشگلم، چرا انقدر زود رفتیاروم با دستش چشما...

فصل دومپارت اولکوکی ویوبعد از خروج نامجون هیونگ تنهایی از پش...

پارت اولجیا، یه دختر ایرانی که منجیر بیگ هیت بودهم منجیر، هم...

تک پارتینامجون و نایون، عاشقانه همو میپرستیدن ولی یه مشکل بز...

3پارتی کوکی:{وقتی روت حساسه و میدزدنت}

ترجمه لایوش اینجا می‌زارم 🥀بچه ها یکسری جاهاش رو هیچکدوم متر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط