دوست داشتن ما با عالم و آدم فرق میکرد

دوست داشتن ما با عالم و آدم فرق میکرد
من و تو
وقتی دلتنگ هم بودیم، نمی توانستیم همدیگر را در آغوش بگیریم
ما نمی توانستیم هر روز قرار های عاشقانه داشته باشیم
عصر ها نمی توانستیم  پیاده رو های ولیعصر را قدم بزنیم
ولی همدیگر را دوست داشتیم
با همه ی کارهایی که نمیتوانستیم بکنیم،
همدیگر را دوست داشتیم؛
من  تو را از همین جایی که هستم
از همان جایی که هستی دوست دارم،
از پشت همان پنجره ای که ختم میشود به آسمان تو ....

#رضا_کریم_پور
#ازدواج
دیدگاه ها (۴)

دلم از نرگس بیمارِ تو بیمارتر استچاره کن دردِ کسی کَز همه نا...

#مد

تو آمدیو بی آنکه بدانیخُدا با تو برای من یک بغل شعر نگفته فر...

جان و دلم به دلبری..‌.زیر و زِبَر همی کُنی ...#عطار_نیشابوری...

و بعضی وقت‌هادوست داشتن#حیاتی دیگر استزنده نگه داشتنڪسی درون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط