ترسم که نباشی و شبی زار بمیرم
تـرسم کـه نباشی، و شبی زار بمیـرم
یک بار نه... از عشقِ تو صد بار بمیرم
در محکمه عشقِ تو محکوم منم من
دستـور بـده. تـا کـه گنهـکار بمیـرم
رفتی و شده خاطـره ها قاتلِ جـانم
عمری کـه فنـا رفتـه و بیمـار بمیـرم
گفتـم کـه تحـمل بکنم دردِ فـراقت
لبـریـز شـده صبـرم و ناچـار بمیـرم
سهمم شده ازعشقِ تو غمنامه نوشتن
یک شب بغلِ دفتـر و خودکار بمیـرم
ترسم کـه نیایی بـه سراغِ منِ خسته
در زیرِ همین عکس، بـه دیوار بمیـرم
یک بار نه... از عشقِ تو صد بار بمیرم
در محکمه عشقِ تو محکوم منم من
دستـور بـده. تـا کـه گنهـکار بمیـرم
رفتی و شده خاطـره ها قاتلِ جـانم
عمری کـه فنـا رفتـه و بیمـار بمیـرم
گفتـم کـه تحـمل بکنم دردِ فـراقت
لبـریـز شـده صبـرم و ناچـار بمیـرم
سهمم شده ازعشقِ تو غمنامه نوشتن
یک شب بغلِ دفتـر و خودکار بمیـرم
ترسم کـه نیایی بـه سراغِ منِ خسته
در زیرِ همین عکس، بـه دیوار بمیـرم
- ۲۲۴
- ۰۱ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط