در شهر قدم میزنم ک دختران لبان سرد خود را سرخ تر میکنن

در شهرے قدم میزنم کـﮧ دختران لبان سرد خود را سرخ تر میکنند تا شاید دل سیاه پر از هوس پسرها سرخ شود بـﮧ بهانـﮧ ے عشق!
در شهرے زندگے میکنم کـﮧ پسرانش اداے مجنون را در مے آورند تا شاید تن لیلے هاے ساده را به دست آورند!
در شهرے اشک میریزم کـﮧ پسرانش چشمان هیز خود را در پس عینک دودے پنهان میکنند تا شاید دختران در شیشـﮧ ے سیاه عینک، چشمان صادق خویش را ببینند!
در شهرے مے ایستم کـﮧ دختران بر بوسـﮧ هاے خود قیمت میگذارند تا شاید پسران پولدار شریک آنها شوند!
در شهرے مے اندیشم کـﮧ پسرانش خود را چون دیوار محکم تعریف میکنند تا شاید دختران تکیـﮧ کنند بر بازوے شیشـﮧ اے آنها!
دهانت را مے بویند، مبادا گفتـﮧ باشے دوستت دارم!
من میگویم حق دارند ،

چون دوست داشتن هاے ما بو دار است...

بوے سوء استفاده....
بوے خیانت.....
بوے دروغ و بازے میدهد...
دیدگاه ها (۱۴)

ﺯﻥ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﺳﻼﺣﯽ ﺍﺳﺖ ﺍﻧﻔﺮﺍﺩﯼ ﺑﺎﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﮐﺸﺘﺎﺭﺟﻤﻌﯽ،ﺍﺗﻮﻣﺎﺗﯿﮏ،ﭘﺮﺻﺪﺍ،...

چراهمه بالا سرم واستادن... اااا مامان چرا گریه میکنی..سردمه ...

به ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻢﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻻﺵ ﻋﻘﺐ ﻣﻮﻧﺪ!!ﻓﻘ...

خیلی سخته...که مرهم درد دل آدم ها باشی اما توسینه ات یه بغض ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط