به خدا که بسپاری حل میشود خودم دیدهام وقتی که از همه

به خدا که بسپاری، حل می‌شود. خودم دیده‌ام؛ وقتی که از همه بریده بودم؛ بی هیچ چشم‌داشتی هوایم را داشت، در سکوت و آرامش، کار خودش را می‌کرد و نتیجه را نشانم می‌داد که یعنی ببین! تو تنها نیستی...

خودم دیدم وقتی همه می‌گفتند این آخر خط است، با اشاره حالی‌ام می‌کرد که به دلت بد راه نده! تا من نخواهم هیچ‌ آخری، آخر نیست و هیچ آغازی بدون اذن من سر نمی‌گیرد.

خودم دیدم وقتی همه سعی بر زمین زدنم داشتند، دستان مرا محکم می‌گرفت و مرا بالاتر می‌کشید تا از گزندشان در امان باشم، هرکجا آدم‌ها دوستم نداشتند، او دوستم داشت و خلأ احساس مرا یک‌تنه پر می‌کرد.

اوست از پدر پناه دهنده‌تر و از مادر، مهربان‌تر... اوست از هرکسی تواناتر.
من کارم را به خدا سپرده‌ام و او هرگز بنده‌اش را ناامید نمی‌کند.

«أَلَیْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ » ؟!
چرا.. کافی‌ست، به خدا که خدا همه‌جوره برای بنده‌اش کافی‌ست...

#نرگس_صرافیان_طوفان
دیدگاه ها (۱)

مثلا کلبه‌ی کوچک و دنجی داشتیم در دل یک جنگل سر سبز.مثلا صدا...

آمیختن طبیعی رنگ ها چون پیوند عاشقانه انسان ها زیباسترنگ آبی...

فرهنگ یعنی اینکه آهویی در وسط خیابانی به بچه هایش شیر می‌دهد...

کنارم باش ، این پاییز ،کنارم باش ، می ترسم ...خزان را دوست د...

فیک جیمین تک پارتی

یکی از شاگردان شیخ انصاری(ره) می گوید زمانی که در نجف اشرف و...

عشق غیر منتظره پارت18

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط