حاج ناصر تو بیمارستان بستری بود
حاج ناصر تو بیمارستان بستری بود
۱۵ نفر از اهالی محل خواستن برن عیادتش
یک مینیبوس دربست گرفتن با راننده توافق کردن که نفری ۵ تومن بدن
راننده گفت یک نفر دیگه هم بیارید که صندلیها تکمیل بشن میریم
بهش گفتن نه دیگه کسی نیست فقط ماییم
خواستن حرکت کنند
که از دور بدو اومد طرف مینیبوس
راننده گفت آها یک نفر هم جور شد
بهش گفتن ولش کن این جاسم نحسه اگه بامون بیاد حتما نحسیش مارو میگیره و یک اتفاقی میفته
راننده گفتن نه من اعتقاد ندارم به این خرافات مهم صندلیها تکمیل بشن و ۵ تومن بیشتر گیرم بیاد
خلاصه ایستاد و جاسم رسید تا در مینیبوس رو باز کرد
گفت پیاده شید حاج ناصر مرخص شد نمیخاد برید بیمارستان😂
۱۵ نفر از اهالی محل خواستن برن عیادتش
یک مینیبوس دربست گرفتن با راننده توافق کردن که نفری ۵ تومن بدن
راننده گفت یک نفر دیگه هم بیارید که صندلیها تکمیل بشن میریم
بهش گفتن نه دیگه کسی نیست فقط ماییم
خواستن حرکت کنند
که از دور بدو اومد طرف مینیبوس
راننده گفت آها یک نفر هم جور شد
بهش گفتن ولش کن این جاسم نحسه اگه بامون بیاد حتما نحسیش مارو میگیره و یک اتفاقی میفته
راننده گفتن نه من اعتقاد ندارم به این خرافات مهم صندلیها تکمیل بشن و ۵ تومن بیشتر گیرم بیاد
خلاصه ایستاد و جاسم رسید تا در مینیبوس رو باز کرد
گفت پیاده شید حاج ناصر مرخص شد نمیخاد برید بیمارستان😂
۱.۷k
۲۸ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.