cold and sweet part
cold and sweet part 1
________________________________
*منشی کیم : آقای هوانگ شما نمی تونین همچین پروژه ای خطرناکی رو تنهایی انجام بدین . خود تون می دونین اگه تنها روی این پروژه کار بشه کشته می شین...
اگه کسی از این پروژه بویی ببره همه می فهمن شما مافیا هستید...
_ برام مهم نیست...که کشته بشم یا نه یا اینکه بفهمن من مافیام . دیگه نمی تونم به هیچ کس اعتماد کنم انگار یادت رفته اخرین باری که با بقیه سر پروژه yx کار کردید تا مرز مرگ رفتم پس دیگه قرار نیست با کسی همکاری کنم . اگر خودم تنهایی بمیرم بهتر از اینه که یکی دیگه باعث بشه من بمیرم.
(ویو هیونجین راوی)
و بعد تموم شدن حرفش از اتاق با سرعت خارج شد و محکم در رو پشت سرش بست . بیرون بارون شدیدی می اومد ولی اهمیتی به بارون نداد و بدون چتر به سمت خیابون اصلی رفت.
{ فلش بک به یک روز پیش }
*منشی چا : آقای لی ما نمی تونیم همچین مافیای بزرگی رو پیدا کنیم حتی اثری هم از خودش نمی زاره که به خوایم رده اش رو بزنیم متاسفانه این کار غیر ممکنه..
( کوبیدن به میز ) یعنی چی که نمی تونین پیداش کنین یعنی پیدا کردن یه ادم اینقدر براتون سخته هااا ؟ ( با داد )
منشی چا : لطفا ارامش خود تون رو حفظ کنین وقتی مامور های FBI نمی تونن پیداش کنن از ما انتظاری نمیره.
یعنی شما از اونا کمترین ؟ ( داد )
اگه شما نمی تونین پس خودم دست به کار میشم . ( با عصبانیت)
{ پایان فلش بک }
*اقای جونگ لطفا ببینید اقای هوانگ کجا هستن باید یه چیز خیلی مهم رو بهشون بگم..
({ ویو هیونجین راوی }
هیونجین کامل با اب پوشیده شده بود ولی اهمیتی نمی داد و به راهش ادامه میداد که یهو.....
______________________________
*منشی کیم : منشی هوانگ هیونجین و همچنین منیجر کار او . ۳۵ ساله اصالتا استرالیایی ولی بعد از ۱۷ سالگی به کره اومد
*منشی چا : منشی لی یونگبوک و منیجر قرار داد های او . ۳۹ ساله اصالتا کره ای مدتی در کانادا بزرگ شده و پس از ۱۰ سالگی به کره برگشت
*اقای جونگ : بادیگارد اصلی هیونجین اصالتا کره ای ۳۶ ساله
______________
خوشتون اومد ؟
شرایط پارت بعد : لایک ها بالای ۱۰
💐😁
________________________________
*منشی کیم : آقای هوانگ شما نمی تونین همچین پروژه ای خطرناکی رو تنهایی انجام بدین . خود تون می دونین اگه تنها روی این پروژه کار بشه کشته می شین...
اگه کسی از این پروژه بویی ببره همه می فهمن شما مافیا هستید...
_ برام مهم نیست...که کشته بشم یا نه یا اینکه بفهمن من مافیام . دیگه نمی تونم به هیچ کس اعتماد کنم انگار یادت رفته اخرین باری که با بقیه سر پروژه yx کار کردید تا مرز مرگ رفتم پس دیگه قرار نیست با کسی همکاری کنم . اگر خودم تنهایی بمیرم بهتر از اینه که یکی دیگه باعث بشه من بمیرم.
(ویو هیونجین راوی)
و بعد تموم شدن حرفش از اتاق با سرعت خارج شد و محکم در رو پشت سرش بست . بیرون بارون شدیدی می اومد ولی اهمیتی به بارون نداد و بدون چتر به سمت خیابون اصلی رفت.
{ فلش بک به یک روز پیش }
*منشی چا : آقای لی ما نمی تونیم همچین مافیای بزرگی رو پیدا کنیم حتی اثری هم از خودش نمی زاره که به خوایم رده اش رو بزنیم متاسفانه این کار غیر ممکنه..
( کوبیدن به میز ) یعنی چی که نمی تونین پیداش کنین یعنی پیدا کردن یه ادم اینقدر براتون سخته هااا ؟ ( با داد )
منشی چا : لطفا ارامش خود تون رو حفظ کنین وقتی مامور های FBI نمی تونن پیداش کنن از ما انتظاری نمیره.
یعنی شما از اونا کمترین ؟ ( داد )
اگه شما نمی تونین پس خودم دست به کار میشم . ( با عصبانیت)
{ پایان فلش بک }
*اقای جونگ لطفا ببینید اقای هوانگ کجا هستن باید یه چیز خیلی مهم رو بهشون بگم..
({ ویو هیونجین راوی }
هیونجین کامل با اب پوشیده شده بود ولی اهمیتی نمی داد و به راهش ادامه میداد که یهو.....
______________________________
*منشی کیم : منشی هوانگ هیونجین و همچنین منیجر کار او . ۳۵ ساله اصالتا استرالیایی ولی بعد از ۱۷ سالگی به کره اومد
*منشی چا : منشی لی یونگبوک و منیجر قرار داد های او . ۳۹ ساله اصالتا کره ای مدتی در کانادا بزرگ شده و پس از ۱۰ سالگی به کره برگشت
*اقای جونگ : بادیگارد اصلی هیونجین اصالتا کره ای ۳۶ ساله
______________
خوشتون اومد ؟
شرایط پارت بعد : لایک ها بالای ۱۰
💐😁
- ۳.۵k
- ۳۱ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط