پارت
پارت ۱
شب اول در بیمارستان، همه منتظر بودند. تهیونگ و خانوادهاش از کره آمده بودند تا نوزاد تازه به دنیا آمده را ببینند. اما در میان شلوغی و خستگی، پرستاری اشتباه کرد؛ دو گهواره را جابهجا کرد و نوزادِ تهیونگ را به خانوادهای دیگر داد. وقتی همه خوابیده بودند، آن زن و شوهر ایرانی که برای دیدار از دوستشان به بیمارستان آمده بودند، با خوشحالی نوزاد را گرفتند و گمان کردند بچه خودشان است. تهیونگ آن شب فقط یک تصویر مبهم از اتاق و صدای دورِ گریه به خاطر بسپارد. بعدها به خانوادهاش گفته شد که نوزاد گم شده است؛ پروندهها را چک کردند، دوربینها را بازبینی کردند، اما جز چند تیکه اطلاعات سرد چیزی پیدا نشد. آن شب، یک اشتباه کوچک آیندهی دو زندگی را برای همیشه تغییر داد.
شب اول در بیمارستان، همه منتظر بودند. تهیونگ و خانوادهاش از کره آمده بودند تا نوزاد تازه به دنیا آمده را ببینند. اما در میان شلوغی و خستگی، پرستاری اشتباه کرد؛ دو گهواره را جابهجا کرد و نوزادِ تهیونگ را به خانوادهای دیگر داد. وقتی همه خوابیده بودند، آن زن و شوهر ایرانی که برای دیدار از دوستشان به بیمارستان آمده بودند، با خوشحالی نوزاد را گرفتند و گمان کردند بچه خودشان است. تهیونگ آن شب فقط یک تصویر مبهم از اتاق و صدای دورِ گریه به خاطر بسپارد. بعدها به خانوادهاش گفته شد که نوزاد گم شده است؛ پروندهها را چک کردند، دوربینها را بازبینی کردند، اما جز چند تیکه اطلاعات سرد چیزی پیدا نشد. آن شب، یک اشتباه کوچک آیندهی دو زندگی را برای همیشه تغییر داد.
- ۸۲۵
- ۲۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط