درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند

...
درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کور شدن را گره ها می فهمند
 
سخت بالا بروی ، ساده بیایی پایین
قصه تلخ مرا سُرسُره ها می فهمند
 
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند
 
آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا
مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند
 
نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا
قرن ها بعد در آن کنگره ها می فهمند
 
#کاظم_بهمنی
#ستایش_قلب_سربی
#عکسنوشته
#عاشقانه
دیدگاه ها (۰)

...نهنگی دید مرگش را ولی دل را به ساحل زدمن از پایان خود آگا...

بہ نف‍س ه‍اے تو بند اسٺ مرا هر نفسیسایہ اٺ کم نشوداز سَرمان ...

...تو سهم من نمی شوی همیشه آه می کشمبه روی بوم رفتنت کمی نگا...

...شب چه زیبا می شود وقتی که مهتابش توییتا مونالیـــــــــــ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط