چشمان مبارک حضرت محمدص به مرد یهودیی از یهودیان مدینه ا

چشمان مبارک حضرت محمد(ص) به مرد یهودیی از یهودیان مدینه افتاد.حضرت در سلام کردن سبقت گرفت و با رویی خوش با او برخورد نمود،

آن شخص به سلامش پاسخ داد و گفت: پولی را که به من بدهکاری که فراموش نکرده ای؟
فرمود: نه، گفت: بدهی مرا به من بازگردان
فرمود: حالا پولی ندارم تا به تو بپردازم ولی ....
یهودی گفت: من امروز تو را رها نمی کنم و تا به مالم نرسم نمی گذارم از اینجا عبور کنی.
با همان لبخند زیبایش فرمود: من هم همین جا می مانم تا زمانی که تو اجازه دهی.
برخی از رهگذران بی اطلاع از ماجرا با سلامی از آنجا رد می شدند ولی وقتی عده ای از اصحاب باخبر شدند،
خواستند طلبکار را تنبیه کنند که چنین جسارتی به پیامبر مسلمین نموده ولی رسول خدا مانع از کارشان شده و آنها را از آنجا دور فرمود.
آفتاب داغ مدینه بر سر و روی رسول الله می تابید و عرق از صورتش می چکید،
با این همه ایشان هیچ عکس العمل و حرف تندی از خودشان ندادند با این وجود مرد یهودی آن حضرت را در همان وضعیت نگاه داشته بود.
تا اینکه وقت نماز ظهر شد، عده ای به سراغ پیامبر رفتند و عرض کردند: وقت نماز است چرا به مسجد تشریف نمی آورید؟
پیامبر سکوت فرمودند: آن عده به همراه رهگذران و خود پیامبر همگی منتظر تصمیم مرد یهودی شدند.
وقتی او این وضع را دید خود را به روی دست و پای پیامبر اکرم انداخت و عرض کرد: من شما را برای پول نگه نداشتم،
بلکه در کتاب مقدس یهودیان، تورات، خوانده بودم که از ویژگیهای آخرین پیامبر خدا صبر و بردباری است
و من تصمیم گرفتم شما را امتحان کنم .
حالا شهادت می دهم که شما همان پیغمبر موعود هستید و من با میل قلبی و با اطمینان به شما ایمان می آورم،
شهادت می دهم که خدایی جز الله نیست و شهادت می دهم محمد فرستاده ی اوست
دیدگاه ها (۹)

سلام به همگی تبریک واسه برد 3_0 پرسپولیس مقابل لخویا عاااللی...

مارتین لارلو تنها انسانی که قادر به چرخش 180 درجه ای سرش بود...

مهران غفوریان در همایش بزرگداشت شهدا

عجب!

السلام علیک یا حجت الله فی ارضه ع

فاطمه واژه ی بی خاتمه

🌟 سالها قبل، او را ناعادلانه و بی رحمانه زدند.. پهلویش را شک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط