دیشب قصهات را برای کسی روایت کردم دیشب هزارمین شبی بود

دیشب قصه‌ات را برای کسی روایت کردم، دیشب هزارمین شبی بود که
دوباره عاشقت شدم
دوباره عاشقت شدم
دوباره عاشقت شدم..!
دیدگاه ها (۱)

...تنها رسالت من در جهاندوست داشتنِ توستببخشاگربه جنگ و گرسن...

...کاش من و تودو جلد از یک رمان عاشقانه بودیمتنگ در آغوش همخ...

....و اینجای داستانآن که برای تو می میردمنم#پابلو_نروداترجمه...

....از من رمیده ای و من ساده دل هنوزبی مهری و جفای تو باور ن...

خیلی خب برای هزارمین بار INTJ شدم...

بچه ها

دوست پسر دمدمی مزاج

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط