تو اگر خنده کنی دل ضربان می گیرد
تو اگر خنده کنی دل ضربان می گیرد
طلب بوسه از آن غنچه دهان می گیرد
بهر هر بوسه ی تو جان به لبم می آید
لبم از بوسه ی شیرین تو جان می گیرد
عشق تو آتش اگر بر تن و جانم بزند
قلبم از آتش عشقت نوسان می گیرد
گر رسد دست دلم بر در باغ دل تو
سایه ی عیش از آن سرو روان می گیرد
گر چه یوسف شده ام سوی در بسته نرو
با زلیخا شدنت جامه دران می گیرد
به سیه چاله ی چشمان تو ای مستبدم
دل مشروطه طلب هم خفقان می گیرد
تا که تسخیر شود کشور دل با نگهت
با جهانگیری تو هر دو جهان می گیرد.
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
طلب بوسه از آن غنچه دهان می گیرد
بهر هر بوسه ی تو جان به لبم می آید
لبم از بوسه ی شیرین تو جان می گیرد
عشق تو آتش اگر بر تن و جانم بزند
قلبم از آتش عشقت نوسان می گیرد
گر رسد دست دلم بر در باغ دل تو
سایه ی عیش از آن سرو روان می گیرد
گر چه یوسف شده ام سوی در بسته نرو
با زلیخا شدنت جامه دران می گیرد
به سیه چاله ی چشمان تو ای مستبدم
دل مشروطه طلب هم خفقان می گیرد
تا که تسخیر شود کشور دل با نگهت
با جهانگیری تو هر دو جهان می گیرد.
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
۳.۹k
۲۰ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.