ویران نشین شدم که تماشا کنی مرا
ویراننشین شدم که تماشا کنی مرا
مثل قدیم در بغلت جا کنی مرا
گفتم میآیی و به سرم دست میکشی
اصلاً بنا نبود ز سر وا کنی مرا
آن شب که گم شدم وسط نیزهدارها
میخواستم فقط که تو پیدا کنی مرا
از آن لبی که دور و برش خیزرانی است
یک بوسهام بده که سر و پا کنی مرا
سوم محرم؛ روز حضرت رقیه سلام الله علیها
السلام علیک یا سیدتنا رقیه علیک تحیة والسلام
ورحمة الله وبرکاته
مثل قدیم در بغلت جا کنی مرا
گفتم میآیی و به سرم دست میکشی
اصلاً بنا نبود ز سر وا کنی مرا
آن شب که گم شدم وسط نیزهدارها
میخواستم فقط که تو پیدا کنی مرا
از آن لبی که دور و برش خیزرانی است
یک بوسهام بده که سر و پا کنی مرا
سوم محرم؛ روز حضرت رقیه سلام الله علیها
السلام علیک یا سیدتنا رقیه علیک تحیة والسلام
ورحمة الله وبرکاته
۶۹۹
۱۱ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.