سوخته شد

سوخته شد
ز هجر تو گلشن و کشت‌زار من
زنده کنش به فضل خود
ای دم تو بهار جان.....

#مولوی
دیدگاه ها (۰)

من از آن‌هایم؛آن‌هایی که می‌میرندحینِ دوست داشتن..#محمود_درو...

معشوق من بعد از تو جایت...هم چنان خالیست...خالیست جایت در دل...

من جزیی از توامدیگر نه زمان و نه مرگهیچ یک عطش مرااز سرچشمه ...

عشق نباید التماس کند، عشق نباید تمنا کند. عشق باید قدرت لازم...

ای که نزدیک تر از جانی و پنهان ز نگه هجر تو خوشترم آید ز وصا...

يااباعبداللهقیامتی‌ست در آن دم که بهر زنده شدن ز خاک کوی تو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط