دختر دهقانی برای اقرار به گناه نزد کشیش رفت و با ترس گفت

دختر دهقانی برای اقرار به گناه نزد کشیش رفت، و با ترس گفت، من گناه بزرگی مرتکب شدم! و از گفتنش خجالت میکشم
کشیش گفت خداوند بخشنده و مهربان است خجالت نکش و حرف بزن
دختر گفت :
یک سبد سیب دزدیده‌ام!
کشیش گفت این‌که گناه بزرگی نیست!
به اندازه تعداد سیب‌ها استغفار و توبه کن تا گناهت بخشیده شود.
دختر گفت:
اما یک سبد سیب را از باغ کشیش
دزدیده‌ام.
کشیش تکانی خورد و گفت:
پس گناهت به این راحتی ها بخشیده
نمیشود! باید علاوه بر توبه و استغفار
ده سکه هم به کلیسا بپردازی.... #فردوس_برین
دیدگاه ها (۱)

#گریم مهران مدیری برای فیلم «درخت گردو» محمدحسین مهدویان گری...

باز هم #گریم زنانه اکبر عبدی این بار در فیلم «جنس لطیف» #فر...

"گوفر" حیوان جونده ی خجالتی!!!!!!!!  "گوفر"  یکی از موجودات ...

دوستی‌های زیبا و #عجیب بین #حیوانات 😍😄 تحقیقات متعدد نشان دا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط