خبری نیست
خبری نیست
ولی منتظرم ؛
که بیاید،
برسد،
در بزند ...
سر بچرخاند و با بغض بگوید: جانم
رفتنم را کُشتم
ولی منتظرم ؛
که بیاید،
برسد،
در بزند ...
سر بچرخاند و با بغض بگوید: جانم
رفتنم را کُشتم
- ۷۲۵
- ۱۴ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط