پاییزی با عطر محرم
#پاییزی # با# عطر#محرم
「 بسـم رب الحــ♥ ــسین ...」
می گفت، ظرفی که کثیف باشد کسی رغبت نمی کند در آن چیزی بریزد
هر سال نزدیک #محرم که می شود، دلم می لرزد. نکند محرم امسال روزی ام نباشد؟ نکند آنقـــــــــــــدر ظرفم سیاه باشد که دست خالی بمانم؟ نکند لیاقت ورود به روضه هایت را نداشته باشم؟ نکند به خیمه ات راهم ندهی؟ نکند بنای دل نلرزد و این چشم ها به خشکسالی بیفتد...؟
نکند...؟ نکند...؟ نکند...؟
دارد محرمت از راه می رسد؛
باید فکری به حال این دل سیاه و روزی ِ محرمم کنم...
گوش کن
انگار صدایی می آید ...
صدای هل من ناصر ینصرنی می آید ....
آری صدای اربابم حسین است که با کاروان عشق به سمت سرزمین
کربلا نزدیک میشوند
خدایا نکند صدای اربابم حسین را نشنوم صدای هل من ناصر ینصرنی را بشنوم ولی در غفلت و خاموشی و درنگ باشم ... یاریمان کن ...
خدایا از تو میخواهم که مارا به غافله عاشوراییان نزدیک کنی و از غفلت
زدگان نباشیم .
همیشه میگوییم یا لیتنا کنا معک....نکند که این جمله رافقط در ظاهر بیان
کنیم ودر باطن ....چه فایده ای دارد ؟
صدای رباب می آید ... صدای لالایی رباب برای طفل شش ماهه اش ...
صدای گام های استوار علمدار کربلا ...
عاشورا را فقط عاشوراییان درک میکنند ...
آری ما که هنوز از درک عاشورا عاجزیم ...
بعد از این همه سال هنوز صدای اربابم حسین در هر لحظه وهر جا
طنین انداز میشود :
هل من ناصر ینصرنی؟....
گر بنا نیست ببخشید ؛ نبخشید اما
پیش زهرا ؛ گنه کار نخوانید فقط !
حقمان است ؛ ولی جان اباعبدالله
محضر فاطمه ما را نکشانید فقط !
روز محشر به جهنم ببریدم ؛ اما ...
دست ما را به محرم برسانید فقط !
السلام علیک یا شیب الخضیب
والسلام علی بدن الصلیب
والسلام علیک یا مقطع الاعضا.....
#پاییز#"ای #پادشـــــــــاه# فصل ها# آماده ی #شــــــــاه# کربلا< باش#..."
「 بسـم رب الحــ♥ ــسین ...」
می گفت، ظرفی که کثیف باشد کسی رغبت نمی کند در آن چیزی بریزد
هر سال نزدیک #محرم که می شود، دلم می لرزد. نکند محرم امسال روزی ام نباشد؟ نکند آنقـــــــــــــدر ظرفم سیاه باشد که دست خالی بمانم؟ نکند لیاقت ورود به روضه هایت را نداشته باشم؟ نکند به خیمه ات راهم ندهی؟ نکند بنای دل نلرزد و این چشم ها به خشکسالی بیفتد...؟
نکند...؟ نکند...؟ نکند...؟
دارد محرمت از راه می رسد؛
باید فکری به حال این دل سیاه و روزی ِ محرمم کنم...
گوش کن
انگار صدایی می آید ...
صدای هل من ناصر ینصرنی می آید ....
آری صدای اربابم حسین است که با کاروان عشق به سمت سرزمین
کربلا نزدیک میشوند
خدایا نکند صدای اربابم حسین را نشنوم صدای هل من ناصر ینصرنی را بشنوم ولی در غفلت و خاموشی و درنگ باشم ... یاریمان کن ...
خدایا از تو میخواهم که مارا به غافله عاشوراییان نزدیک کنی و از غفلت
زدگان نباشیم .
همیشه میگوییم یا لیتنا کنا معک....نکند که این جمله رافقط در ظاهر بیان
کنیم ودر باطن ....چه فایده ای دارد ؟
صدای رباب می آید ... صدای لالایی رباب برای طفل شش ماهه اش ...
صدای گام های استوار علمدار کربلا ...
عاشورا را فقط عاشوراییان درک میکنند ...
آری ما که هنوز از درک عاشورا عاجزیم ...
بعد از این همه سال هنوز صدای اربابم حسین در هر لحظه وهر جا
طنین انداز میشود :
هل من ناصر ینصرنی؟....
گر بنا نیست ببخشید ؛ نبخشید اما
پیش زهرا ؛ گنه کار نخوانید فقط !
حقمان است ؛ ولی جان اباعبدالله
محضر فاطمه ما را نکشانید فقط !
روز محشر به جهنم ببریدم ؛ اما ...
دست ما را به محرم برسانید فقط !
السلام علیک یا شیب الخضیب
والسلام علی بدن الصلیب
والسلام علیک یا مقطع الاعضا.....
#پاییز#"ای #پادشـــــــــاه# فصل ها# آماده ی #شــــــــاه# کربلا< باش#..."
۲۸.۱k
۰۴ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۵۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.