یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل گرفت
یک نفس با ما نشستی، خانه بوی گل گرفت
خانهات آباد، کاین ویرانه بوی گل گرفت
از پریشان گوییام دیدی پریشان خاطرم
زلف خود را شانه کردی؛ شانه بوی گل گرفت
پرتو رنگ رُخت با آن گل افشانی که داشت
در زیارتگاهِ دل، پروانه بوی گل گرفت
لعل گلرنگ تو را تا ساغر و می، بوسه زد
ساقی اندیشهام پیمانه بوی گل گرفت
عشق بارید و جنون گل کرد و افسون خیمه زد
تا به صحرای جنون افسانه بوی گل گرفت
از شمیم شعر شورانگیز آتش، عاشقان
ساقی و ساغر، می و میخانه بوی گل گرفت.💋 💋 💋
خانهات آباد، کاین ویرانه بوی گل گرفت
از پریشان گوییام دیدی پریشان خاطرم
زلف خود را شانه کردی؛ شانه بوی گل گرفت
پرتو رنگ رُخت با آن گل افشانی که داشت
در زیارتگاهِ دل، پروانه بوی گل گرفت
لعل گلرنگ تو را تا ساغر و می، بوسه زد
ساقی اندیشهام پیمانه بوی گل گرفت
عشق بارید و جنون گل کرد و افسون خیمه زد
تا به صحرای جنون افسانه بوی گل گرفت
از شمیم شعر شورانگیز آتش، عاشقان
ساقی و ساغر، می و میخانه بوی گل گرفت.💋 💋 💋
- ۲.۹k
- ۲۱ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط