دلم برای دخترک درونم تنگ شده

دلم برایِ دخترکِ درونم تنگ شده ...
دخترکی که بایک لواشک و عروسک ، ذوق می کرد ...
یا دغدغه ی روزانه اش ، رنگِ لاکِ ناخون هایش بود ...
همان دخترکی که خنده هایش ؛ کودکانه و نگاهش ؛ دلنشین بود ...
دخترکی که معصومیتش را ، از راه رفتنش می شد تماشا کرد ...
گاهی دلم از قوی بودنم می گیرد ...
دلم میخواهد دوباره همان دخترک ظریفی باشم که با یک نگاه ، می شکست ... اما نه از درون !
صدای شکستنش را بغض می کرد ، و با اشک هایِ دانه دانه اش ، دل‌ِ دنیا را می لرزاند ...
قوی بودن ؛
همیشه هم خوب نیست !!!
دیدگاه ها (۴)

ای لبانـــم بــــوسه گاه بوسه‌ات،خیــره چشمانــم به راه بوس...

دو قدم راه بیا بوسه بچسبان و بروقد خود راست کن و شانه بلرزان...

خــــــــدایـــا گفتــــــم بخشیــــــــدمــــــــش ولــــــ...

دخترناز میفروشدبخرید!نرنجانیدش،یکروز با سکوتی عمیقآنچنان ازک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط