سیب جادویی استیبالز اسپینوزا

سیب جادویی | استی‌بالِز اسپینوزا

اثری از:استی‌بالِز اسپینوزا شعله ولپی


اگر سیب را بشکافی
قلبش را به دو نیم کنی
با ضربتی تند و تیز
سیبی از سیب‌های معطر
عطرش سرخی عمیق
میان سکوتی سبزینه
اگر آن سیب را این‌چنین بشکافی
میان دست‌های حیوانیت
دست‌هایی که من نمی‌شناسمشان
ولی دوستشان دارم
اگر تو | ببری | سیب را | در خط فرضی محورش
خط استوای سیب را | تقسیم بر دو
در هوایی درون‌گرا
بالای سرِ نیوتونی که چُرت می‌زند
بالای سر کودکِ ویلیام تل به فرض
اگر بشکافی سیب آلن تورینگ را
آن نامادری-سیبرا
آن سیب گار خورده در پیراهنی رنگین‌کمانی

اگر بشکافی سیب‌هایی را که از همه‌سیب‌ها سیب‌ترند
و تمام سیب‌های عالم را
سیب‌هایی اسیدی و نوکلئیک
یک سیب کموسا که هرگز مزمزه نکرده‌ای
سیبِ پاریسِ تروا که به هسپریدی بدل شد
آن مرد جوان دیوانه در لباس زنانه
سیبی در لباس جنس مخالف
اثر نیش دندان بر تن‌اش
میوه‌ای آب‌دار و بارور

اگر چنین کنی

اگر چنین کنی
اگر فرو کنی زبانت را در ستاره‌ی پنج‌پر
که شعر را احاطه کرده است
دیدگاه ها (۱)

حالا کوری را می‌شناسم:فقط آینه‌ دیدن است.در ظلماتآن‌جا که هم...

هی بر انداز میشوی ..میخواهند برایت خرده گیری کنند .این جماعت...

سلام. بسم الله الرحمن الرحیم ..هو الله الذی لا اله الا هو ال...

شب خوشخورشید ...خیالم راحت ..تو که باشیهمه چی سر جایش هست .

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط