جمعه احوال عجیبی دارد

جمعه احوال عجیبی دارد
هر کس از عشق نصیبی دارد

در دلم حس غریبی جاری است
و جهان منتظر بیداری است

جمعه، با نام تو آغاز شود
یابن یاسین همه جا ساز شود

جمعه یعنی غزل ناب حضور
جمعه میعاد گه سبز حضور

جمعه هر ثانیه اش یکسال است
جمعه از دلهره مالامال است...

ابر چشمان همه بارانی است
عشق در مرحله پایانی است

کاش این مرحله هم سر می شد
چشم ناقابل ما تر می شد...
دیدگاه ها (۳)

بــــنــویــســیــد بــه طـــــومــــار عــمـل هـــای بَــــ...

به حال سجده بیفتم به احترام "علی"خوشا دمی که بمیرم به زیر گا...

حسین جانشب های جمعه زائرشش گوشه میشومبا یاد کربلای شما گریه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط