اذان گفت

اذان گفت.......
فرق سر حیدر باز شد.....
وداستان یتیمی حسین اغاز شد..

تسلیت حسین جان
دیدگاه ها (۳)

✘هیــــــــــ‌س✘ ⇄صــــدای گـــــــریہ می آیـ‌د⇄ ⇄به گمــ...

روضه..........آن چادری که نیمی از آن  سوخت پشت در؛امروز برای...

دقایقی از اذان صبح به وقت شهر من گذشتهاماکوفه را نمیدانم... ...

تنت به زمین سرت به سنان سلام الله...حاج عبدالرضا هلالی.شب هی...

اگر آن معرکه ها چند برابر می گشتباز هم فاطمه دور سر حیدر می ...

.🖤إِنَّا أَعْطَيْنَٰكَ ٱلْكَوْثَر,یک جهان هم اگر از بیعت خود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط