یک بار هم ...
یک بار هم ...
وقتی خیلی از دستش عصبانی و ناراحت شده بودم
هر چی که بغض و خشم داشتم ....
ریختم توی صدام و گفتم...
آخه من سرمو به کدوم دیوار بکوبونم ...
که حالم خوب بشه؟
آروم گفت بکوب به دیوار سینه ی من !
و اون لحظه با این حرف ...
من تموم بغض و کینه رو یادم رفت... واصلا نمی دونستم چرا از دستش ناراحتم...
عشق یک همچین خاصیتی داره...
وقتی از دست هم ناراحت میشین،...
بهترین جا برای کوبوندن سرتون، ...
دیوار سینشه....
بعدش آرومِ آروم میشن:)
#سیما_امیرخانی #مدل_لباس
وقتی خیلی از دستش عصبانی و ناراحت شده بودم
هر چی که بغض و خشم داشتم ....
ریختم توی صدام و گفتم...
آخه من سرمو به کدوم دیوار بکوبونم ...
که حالم خوب بشه؟
آروم گفت بکوب به دیوار سینه ی من !
و اون لحظه با این حرف ...
من تموم بغض و کینه رو یادم رفت... واصلا نمی دونستم چرا از دستش ناراحتم...
عشق یک همچین خاصیتی داره...
وقتی از دست هم ناراحت میشین،...
بهترین جا برای کوبوندن سرتون، ...
دیوار سینشه....
بعدش آرومِ آروم میشن:)
#سیما_امیرخانی #مدل_لباس
۱.۲k
۲۹ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.