بیداری پاشو بیا قول دادیا یادت که نرفته

‹‹ بیداری ؟! پاشو ‌بیا ، قول دادیا ، یادِت که نَرفته ...
قول دادی کُمک خواستَم بیای ، الان موقعشه ...
حتی دیگه دَست تَنهایی نِمیتونَم دِلتَنگی‌هامو از اُتاق بِذارَم بیرون ، قَدِ هِزار سال روهَم تَلَنبار شُدَن تا سَقف ..
دارَم خَفه میشم ،
هَوا نیست ، توئم نیستی .. قولِت قول‌ بود دیوونه ...!
خوابی ؟!🖤 ››










[اینا رو قَلب دَردِ از سَرِ دِلتَنگی حِساب کُنین :) ,
وَ بِخوابین .‌.. 🖤]
.
#آناهیتا 🖤
دیدگاه ها (۲۵)

که فَقَط میتوان نِگاهِشان کَرد .... 🙂

‹‹ وَلی ما قول داده بودیم ،" واسهٔ خَنده‌هاش بِمیریم نه از د...

بَرگَرد به خونه‌یِ دلَم،...چِرا هَمیشه از دِلِ ما خوند![مَن ...

پُر از حِسِ ناراحَتی‌اَم وَلی عَمیق‌تَر که میشَم خالی‌ام، پُ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط