همین باران اردیبهشت که می خورد توی صورتم و فکرم را پرت

همین باران ِ اردیبهشت که می خورَد توی صورتم و فکرم را پرت می کند در آغوش ِ خیال ِ تو،
این باد بهاری که لای موهایم می پیچد و به هم شان می ریزد (درست همانطور که از نوازش ِ سرانگشتان ِ تو آشفته می شد) ،
یا همین بوی خاک ِ نم خورده که همیشه عاشقش بودی و وادارت میکرد از خانه بیرون بزنی،
کافیست تا بگویم بهار هرچقدر هم سبز و تازه باشد،
برای من یادآور ِ روزهای کهنه ی عاشقیست...
#آذین_نوذری #عکس_نوشته
دیدگاه ها (۲)

باز کن پنجره را ...من تو را خواهم بردبه سر رود خروشان حیات ،...

خنده هایت طعمِ قهوهِ قَجَری،لب هایت فنجانِ طرحِ شاه عباسی،ب...

#خوراکی

#خوراکی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط