سناریو
#سناریو
#درخواستی
*سناریو*
(*وقتی عضو نهمیم و تنهاییم اونا تحـ*ریک میشن)
بنگچان:
_ات بهت نیاز دارم
ات:
_چیه چرا اینجوری نگا میکنی (بچم خیلی رکه)
لینو:
_ات
+بله؟
_میگم حالا ک کسی نیست نظرت چیه یکم شیطونی کنیم؟
چانگبین: نزدیکت میشه و از پشت بغلت میکنه و...(بقیش با خودتون)
هیونجین:
_ات یه لحظه بیا تو اتاقم میخام نقاشیامو نشونت بدم (در حال کشیدن نقشه های شوم )
جیسونگ:مثل لینو
فلیکس:
_آحح ات داری تح*ریکم میکنی
ات:
_امشب قراره تن..بیه بشی
ات: عاااام....ا..لا..ن یادم اومد...یه کاری دارم باید برم
سونگمین:سعی میکنه زیاد نزدیکت نشه(بچم پاکه)
جونگین: میره در خونه رو قفل میکنه...
+چرا درو قفل...می..کنی
_بیا یکم از اون شیطونیا که چان هیونگ ممنوع کرده انجام بدیم(لبخند شیطانی)
+چان اوپا....کمکککک
#درخواستی
*سناریو*
(*وقتی عضو نهمیم و تنهاییم اونا تحـ*ریک میشن)
بنگچان:
_ات بهت نیاز دارم
ات:
_چیه چرا اینجوری نگا میکنی (بچم خیلی رکه)
لینو:
_ات
+بله؟
_میگم حالا ک کسی نیست نظرت چیه یکم شیطونی کنیم؟
چانگبین: نزدیکت میشه و از پشت بغلت میکنه و...(بقیش با خودتون)
هیونجین:
_ات یه لحظه بیا تو اتاقم میخام نقاشیامو نشونت بدم (در حال کشیدن نقشه های شوم )
جیسونگ:مثل لینو
فلیکس:
_آحح ات داری تح*ریکم میکنی
ات:
_امشب قراره تن..بیه بشی
ات: عاااام....ا..لا..ن یادم اومد...یه کاری دارم باید برم
سونگمین:سعی میکنه زیاد نزدیکت نشه(بچم پاکه)
جونگین: میره در خونه رو قفل میکنه...
+چرا درو قفل...می..کنی
_بیا یکم از اون شیطونیا که چان هیونگ ممنوع کرده انجام بدیم(لبخند شیطانی)
+چان اوپا....کمکککک
۶.۰k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.