معجزهی لبخند
معجزهی لبخند
چقدر دوست دارم لبخند را بشناسم،
بدانم چگونه بر چهره مینشیند،
چگونه بر لبان میلغزد
و خاموشی را به روشنایی بدل میکند.
لبها میگویند:
هر که لبخند دارد،
در دلش معجزهای پنهان است.
گاه از دلِ اندوه میروید،
چون گلی در خاکستر،
چون نغمهای از پرندهای زخمی
که هنوز به آسمان ایمان دارد.
لبخند، نشانهی نامرئیِ روح است،
لحظهای که انسان، خدا را لمس میکند،
وقتی که قلب خسته
هنوز زیبایی میبخشد.
آه، معجزهی لبخند —
چقدر کوتاه، چقدر ظریف، چقدر بیپایان.
نه گفته میشود، نه فهمیده،
فقط رخ میدهد،
چون زندگی، چون عشق،
چون امیدی که در اشک دوباره زاده میشود.💔🥺
چقدر دوست دارم لبخند را بشناسم،
بدانم چگونه بر چهره مینشیند،
چگونه بر لبان میلغزد
و خاموشی را به روشنایی بدل میکند.
لبها میگویند:
هر که لبخند دارد،
در دلش معجزهای پنهان است.
گاه از دلِ اندوه میروید،
چون گلی در خاکستر،
چون نغمهای از پرندهای زخمی
که هنوز به آسمان ایمان دارد.
لبخند، نشانهی نامرئیِ روح است،
لحظهای که انسان، خدا را لمس میکند،
وقتی که قلب خسته
هنوز زیبایی میبخشد.
آه، معجزهی لبخند —
چقدر کوتاه، چقدر ظریف، چقدر بیپایان.
نه گفته میشود، نه فهمیده،
فقط رخ میدهد،
چون زندگی، چون عشق،
چون امیدی که در اشک دوباره زاده میشود.💔🥺
- ۴۲۰
- ۱۱ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط