پارت سوم
پارت سوم
-خب ما داشتیم میرفتیم خوابگاه صدا تو رو شنیدیم و اومدیم ببینیم چیشده
تا بهت رسیدیم از هوش رفتی
+عو.. ببخشید نمیخاسم شما رو تو دردسر بندازم
-این حرفو نزن
+به هر حال ببخشید..
تو..گریه کردی؟
-نه چرا بخام گریه کنم
+اخه چشم ه..
ا/ت تا میخاس ادامه بده جین حرفشو قطع کرد
-چیزی نیس
کوک:نگاه مرغای عاشقو
به خودشون اومدن دیدن تو بغل همن
ا/ت زود جین رو پس زد
+خب..من میرم خونه خدم
نامجون:این وقت شب نه..
+اخه..
نامجون:امشب پیش ما بمون
+ب..باشه
جیهوپ:یکم غذا هس برو بخور خیلی بی جونی
+ممنون
شوگا: جین هیونگ زخماشو پانسمان کن ی دس لباس هم بیار براش
غذا هم بیار
-باشه..
(نکته تو ی اتاق بودن اون اتاقه برای مهمون بود)
جین اومد بیرون وسایل کمک های اولیه رو بیاره*
نامجون: هیونگ همین الان بهش اعتراف کنی بهتره
-سعی میکنم بگم..
ویو ا/ت
باورم نمیشه پیش اعضا هستم
وایییی
بعد یکم جین اومد
زخم هامو پانسمان کرد
برام لباس اورد
-لباسا رو بپوش الان غذا میارم
+ممنون
لباس ها رو پوشیدم جین اومد داخل
غذا اورد
اومد نشست رو کاناپه
+شروع کرد به خوردن*
- ی سوال؟
+هوم؟
-به عشق تو نگاه اول اعتقاد داری؟
+هوم
-خب راستش بار اول که دیدمت ازت خوشم اومد
و یکم از دوستات سوال کردم
من الان ی سالی میشه عاشقت شدم
+خب چی بگم..
-قبول میکنی باهام باشی
+میشه یکم قرار بزاریم یکم بیشتر بشناسمت؟
-باشه
+ممنون
-عامم میای یکم فیلم ببنیم
+باشه
-رفت ی فیلم پلی کرد
کلی خوراکی اورد*
ویو جین
رو کاناپه نشستیم و فیلم رو دیدیم
بعد سنگینی رو رو پاهام حس کردم
ا/ت خیلی کیوت خوابیده بود
لپاشو بوسیدم
گذاشتمش رو تخت
و رفتم تو اتاقم خوابیدم
فردا صبح برای صبحانه میخواستم ا/ت رو بیدار کنم نور خورده بود تو موهای بلند و طلاییش خیلی قشنگ شده بود
دلم نیومد اومدم بیرون
جیهوپ: پس کو ا/ت
-دلم نیومد بیدارش کنم
همه زدن زیر خنده
- چیه خب؟
نامجون:هیچی داش (با خنده)
-شوگا باز خوابه؟
کوک:هوم
ویو ا/ت
با نوری که به صورتم داش میخورد بیدار شدم
گیجو منگ رفتم تو حال
جیغغغغغغغغ
تهیونگ:چیشده سوسک دیدی؟
+شما تو خونه من چیکا میکنیددددد
جیغغغغ
تهیونگ:یادت نمیاد دیشبو
+یکم سرشو خاروند*دیشب..
جیغغغغغ
دوید رفت تو اتاق*
کوک:چه کیوته این
ویو ا/ت آخه این چه کاری بود لعنتییییی
کوله پشتیمو برداشتم
همیشه کلی وسایل دارم
موهامو شونه زدم و بستم تو دستشویی که اون جا بود رفتم و کارامو کردم
روتین پوستیمو زدم
ی دس لباس هم داشتم
لباسمو پوشیدم و رفتم بیرون
-بیا پیشمون صبحانه بخور
+ب..باش..ه
ا/ت رف پیششون*
میگم شوگا نیس؟
نامجون:خوابه
+تا الان؟
نامجون:اره..
+این طور که نمیشه
اتاقش کجاس؟
نامجون: اون جا(اشاره کرد)
+رفت سمت اتاق شوگا*
بیدار شووووو
شوگا: نمیخام
+بیدار نشی آب میریزم روتا
شوگا:جرعت نداری اون وری شد خوابید باز
+باشه..
ا/ت پارچ آبی رو برداش و ریخت رو شوگا
ویو راوی
شوگا مثل جت بلند شد
چیکار کردییییی
+بهت گفتم که و پا به فرار گذاش
شوگا هم دنبالش
جیغغغغ کمکککک شوگا میخاد بزنه منو
شوگا: وایساااااا کاریت ندارم وایسا فقط
+نمیخاممممم میزنی منووو
ا/ت رفت پشت جین قایم شد
کمکککک
-چیشده
+هر کاری کردم بیدار نشد آب ریختم روش بهش هشدار دادم به من چه
-خب ما داشتیم میرفتیم خوابگاه صدا تو رو شنیدیم و اومدیم ببینیم چیشده
تا بهت رسیدیم از هوش رفتی
+عو.. ببخشید نمیخاسم شما رو تو دردسر بندازم
-این حرفو نزن
+به هر حال ببخشید..
تو..گریه کردی؟
-نه چرا بخام گریه کنم
+اخه چشم ه..
ا/ت تا میخاس ادامه بده جین حرفشو قطع کرد
-چیزی نیس
کوک:نگاه مرغای عاشقو
به خودشون اومدن دیدن تو بغل همن
ا/ت زود جین رو پس زد
+خب..من میرم خونه خدم
نامجون:این وقت شب نه..
+اخه..
نامجون:امشب پیش ما بمون
+ب..باشه
جیهوپ:یکم غذا هس برو بخور خیلی بی جونی
+ممنون
شوگا: جین هیونگ زخماشو پانسمان کن ی دس لباس هم بیار براش
غذا هم بیار
-باشه..
(نکته تو ی اتاق بودن اون اتاقه برای مهمون بود)
جین اومد بیرون وسایل کمک های اولیه رو بیاره*
نامجون: هیونگ همین الان بهش اعتراف کنی بهتره
-سعی میکنم بگم..
ویو ا/ت
باورم نمیشه پیش اعضا هستم
وایییی
بعد یکم جین اومد
زخم هامو پانسمان کرد
برام لباس اورد
-لباسا رو بپوش الان غذا میارم
+ممنون
لباس ها رو پوشیدم جین اومد داخل
غذا اورد
اومد نشست رو کاناپه
+شروع کرد به خوردن*
- ی سوال؟
+هوم؟
-به عشق تو نگاه اول اعتقاد داری؟
+هوم
-خب راستش بار اول که دیدمت ازت خوشم اومد
و یکم از دوستات سوال کردم
من الان ی سالی میشه عاشقت شدم
+خب چی بگم..
-قبول میکنی باهام باشی
+میشه یکم قرار بزاریم یکم بیشتر بشناسمت؟
-باشه
+ممنون
-عامم میای یکم فیلم ببنیم
+باشه
-رفت ی فیلم پلی کرد
کلی خوراکی اورد*
ویو جین
رو کاناپه نشستیم و فیلم رو دیدیم
بعد سنگینی رو رو پاهام حس کردم
ا/ت خیلی کیوت خوابیده بود
لپاشو بوسیدم
گذاشتمش رو تخت
و رفتم تو اتاقم خوابیدم
فردا صبح برای صبحانه میخواستم ا/ت رو بیدار کنم نور خورده بود تو موهای بلند و طلاییش خیلی قشنگ شده بود
دلم نیومد اومدم بیرون
جیهوپ: پس کو ا/ت
-دلم نیومد بیدارش کنم
همه زدن زیر خنده
- چیه خب؟
نامجون:هیچی داش (با خنده)
-شوگا باز خوابه؟
کوک:هوم
ویو ا/ت
با نوری که به صورتم داش میخورد بیدار شدم
گیجو منگ رفتم تو حال
جیغغغغغغغغ
تهیونگ:چیشده سوسک دیدی؟
+شما تو خونه من چیکا میکنیددددد
جیغغغغ
تهیونگ:یادت نمیاد دیشبو
+یکم سرشو خاروند*دیشب..
جیغغغغغ
دوید رفت تو اتاق*
کوک:چه کیوته این
ویو ا/ت آخه این چه کاری بود لعنتییییی
کوله پشتیمو برداشتم
همیشه کلی وسایل دارم
موهامو شونه زدم و بستم تو دستشویی که اون جا بود رفتم و کارامو کردم
روتین پوستیمو زدم
ی دس لباس هم داشتم
لباسمو پوشیدم و رفتم بیرون
-بیا پیشمون صبحانه بخور
+ب..باش..ه
ا/ت رف پیششون*
میگم شوگا نیس؟
نامجون:خوابه
+تا الان؟
نامجون:اره..
+این طور که نمیشه
اتاقش کجاس؟
نامجون: اون جا(اشاره کرد)
+رفت سمت اتاق شوگا*
بیدار شووووو
شوگا: نمیخام
+بیدار نشی آب میریزم روتا
شوگا:جرعت نداری اون وری شد خوابید باز
+باشه..
ا/ت پارچ آبی رو برداش و ریخت رو شوگا
ویو راوی
شوگا مثل جت بلند شد
چیکار کردییییی
+بهت گفتم که و پا به فرار گذاش
شوگا هم دنبالش
جیغغغغ کمکککک شوگا میخاد بزنه منو
شوگا: وایساااااا کاریت ندارم وایسا فقط
+نمیخاممممم میزنی منووو
ا/ت رفت پشت جین قایم شد
کمکککک
-چیشده
+هر کاری کردم بیدار نشد آب ریختم روش بهش هشدار دادم به من چه
۴.۰k
۲۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.