سایه ات سنگین شده چون رفته ام ازیادتو

سایه ات سنگین شده چون رفته ام ازیادتو
بیقرارت مانده ام، با آن همه بیداد تو

بی وفایی می کنی، گویا فراموشت شده
تا که شیرین میشدی من میشدم فرهاد تو

توی ایوان می نشستم، روبروی خانه ات
خانه ات آباد بود و، خانه ام آباد تو

حال و روزی داشتم، باکوچه هایت بیوفا
روزگارت شاد بود و، روزگارم شاد تو

بوسه بازی های زلفت، با تمنای نسیم
من تماشا می شدم، در حنجره فریادتو

هرزمان ازمشرق شعرم، نمایان میشدی
با چه شوقی میشدم، صید رخ صیاد تو

گرچه پیر افتاده ام، اما خرابت مانده ام
دیده بر در منتظر، چشم انتظار
دیدگاه ها (۱)

محبوب دلم بهر چه مارا تو شکستیزنجیر وفا را تو به یکباره گسست...

💐 صدای نفسهات بهم آرامش میده!!🌹 بزار برات #دیوونه باشم!!#عــ...

نقاش غزل تا کهبه چشمان توپرداخت...دیوانه شد ازطرز نگاهت قلم ...

.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط