ازدیده ز رفتن تو خون می آید

ازدیده ز رفتن تو خون می آید

بر چهره سرشک لاله گون می آید

بشتاب که بی توجان ز غمخانه تن

اینک به وداع تو برون می آید


📚 #وحشی - رباعیات - رباعی شماره ۳۶
دیدگاه ها (۲)

پیاده رویی که با خوش ذوقی یک گلفروش تبریزی به گلخانه تبدیل ش...

میگن شبا فرشته ها،از آرزوی آدما،قصه میگن واسه خدا....خدا کنه...

پنج شنبہ ها🍃 🌺 حالشان خوب میشودمنتظرهدیہ گرانبہاازدل پرمہرشم...

پـدر🌼 🌺 🍃 تکیه گاهی است که بهشت زیر پایش نیستاما همیشه به جر...

آتش دل استاد علی اصغر شاه زیدی

چو خود را ز نیکان شمردی بد/نمی گنجد اندر خدایی خودی

دختر سایه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط