ببن از جنس تنها برات ک غزل گفتم

ببين از جنس تنهايي برايت يک غزل گفتم
به نذر این که می آیی برايت يک غزل گفتم

نگو احساس من گم شد میان ِ خط خطی هایم
که من با خط خوانایی، برايت يک غزل گفتم

تو يک تکرار جذابی که در حدت گرفتارم
من ِ مبهم به گویایی برايت يک غزل گفتم

عجب امشب هوای تو گرفته خواب از چشمم
شبیه قصه، لالایی برايت يک غزل گفتم

بیا ای واژه ی شیرین قلم در دست شیرینت
ردیفی شد تماشایی: "برايت يک غزل گفتم
دیدگاه ها (۰)

⬅️ ‌‌‏عده‌ای هرشب در توییتر و اینستاگرام فکر می‌کنند ج.ا سقو...

تا زمانی که قوای سه‌گانه جمهوری اسلامی ایران اصلاح نشود و از...

#ازدواج موفقیت در یک ازدواج زمانی حاصل می‌شود که هرکسی به ای...

#سیاست_های_رفتاریفاصله آدمها رو از هم جدا نميكنه، اما واژه ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط