من بدون تو نمی تونم*پارت 2*

من بدون تو نمی تونم
پارت2

من بدون تو نمیتونم
پارت 2
لباسامو پوشیدم و به سمت کمپانی حرکت کردم(استایل رو پست میکنم)
ماشینمو پارک کردم و داخل شدم
طبق معمول همه بهم تعظیم کردن
رفتم پیش منشی
ات:+/منشی:&
+میخوام بنگ شی هیوک رو ببینم
&گفتند امروز کسی وارد اتاقشون نشه
+من الان باهاش کار دارم
داشتم با منشی صحبت میکردم که بنگ شی هیوک از اتاقش اومد بیرون
دویدم سمتش
پی دی نیم:=
=ببینم چه خبره اینجا
&قربان این خانوم میخواستن هرجور شده شما رو ملاقات کنند
بنگ شی هیوک عصبی شد
=من گفتم کارمندا نگفتم ات
&و... و.... ولی..... ولی م...من
=باهام بیا ات شی*با مهربونی
تعظیم کردم و پشت بنگ شی هیوک حرکت کردم
من رو به سمت اتاقش راهنمایی کرد
=خوب ات چی شده روز تعطیل اومدی کمپانی
+من یه درخواستی ازتون داشتم
و نمیدونم قبول میکنین یا نه
من...من میخوام با هیترا یه قرار ملاقات داشته باشم
=چی؟
ات شی دیوونه شدی؟
ات شی تو شبیه دختر مرحومم هستی و من نمیتونم بزارم تو که انقد شبیه دخترم هستی بری تو دل هیترا
تو که میدونی هرکاری ازشون بر میاد
+من نمیتونم تحمل کنم که دارن اوپاهامو آزار میدن
خواهش میکنم ازتون لطفا بزارین برم بعدش قول میدم که کلی فن ساین و کنسرت و آهنگ بدم فقط بزارین اینکارو بکنم
=هوووف باشه بگو برنامه ت چیه
+اولن مه نمیخوام به هیچ وجه اعضا از فکرم با خبر بشن یعنی میخوام انقد برنامشون سنگین بشه که فقط برای خوابیدن وقت داشته باشن
تو این مدت هم 150 نفر داوطلب از طرف هیترا جمع کنیم و من باهاشون صحبت میکنم
بدون بادیگارد، بدون منیجر، بدون همراهی و بدون دوربین مداربسته باهاشون حرف بزنم
=خب کی میخوای اینکارو انجام بدی؟
+دقیقا 1 شنبه ی هفته ی دیگه




چطور بوده تا حالا؟؟؟
کامنت برارین🥺
#سناریو#سناریو_بی_تی_اس
#بنگتن#سناریو_بی_تی_اس
#فیک#وانشات
#مین_یونگی#شوگا
#رپ_مانستر#کیم_نامجون
#آر_ام#جین#جونگ_کوک
#کوک#کیم_تهیونگ
#پارک_جیمین
#جی_هوپ#ته_ته
#نفر_بعدی_در_کار_نیست
#نفر_ بعدی_هیتر_ها_هستند