تقدیم به ملوانان جان بر کف ایران
تقدیم به ملوانان جان بر کف ایران
باز هم آتش به پا شد باز هم پروانه سوخت
باز هم انگار دل در بینِ آتش خانه سوخت
بعدِ عمری آب، دستِ آشتی با شعله داد
کشتیِ یاران از این همدستیِ خصمانه سوخت
سوی راهی راستین رفتند این دریا دلان
چون سیاوش بر دلِ آتش زدند افسانه سوخت
هرمِ آتش بود و موجِ آب و دردِ غربت و ...
جسم های ناخدایانی که بی رحمانه سوخت
جانِ ایران بود آری! جانِ ایران بود این...
کشتیِ نفتی که در آن کشورِ بیگانه سوخت
عشقِ میهن بود مردان را به دریاها کشاند
در حریمِ عشق باید مانده و مردانه سوخت
حسین احسانی فر(رهای لنگرودی)
باز هم آتش به پا شد باز هم پروانه سوخت
باز هم انگار دل در بینِ آتش خانه سوخت
بعدِ عمری آب، دستِ آشتی با شعله داد
کشتیِ یاران از این همدستیِ خصمانه سوخت
سوی راهی راستین رفتند این دریا دلان
چون سیاوش بر دلِ آتش زدند افسانه سوخت
هرمِ آتش بود و موجِ آب و دردِ غربت و ...
جسم های ناخدایانی که بی رحمانه سوخت
جانِ ایران بود آری! جانِ ایران بود این...
کشتیِ نفتی که در آن کشورِ بیگانه سوخت
عشقِ میهن بود مردان را به دریاها کشاند
در حریمِ عشق باید مانده و مردانه سوخت
حسین احسانی فر(رهای لنگرودی)
۲۵۳
۲۴ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.