alonehe

@alonehe

بوی سیگار شدیدی آمد...
با خودم میگویم
نکند باز پدر غمگین است؟!؟
نکند باز دلش...؟!؟؟
پله ها را دو به یک طی کردم تا رسیدم بر بام
پدرم را دیدم
زیر آوار غرورش مدفون...
زیر لب زمزمه داشت
که خدا عدل کجاست؟
که چرا مزه فقر وسط سفره ماست؟!؟
و چراها و چراهای دگر...
دل من هم لرزید مثل زانوی پدر
دیدن این صحنه آن چنان دشوار بود
که مرا شاعر کرد...!
دیدگاه ها (۲)

داشتم در خیابان راه میرفتمکه یک ماشین با صدای خیلی بلندِ ‌مو...

درصد آرای رییس جمهوردکترحسن روحانی به تفکیک استان ها@alone...

دختر ۹ سالشه پست گذاشته منو بخاطر خودم بخواه نه تن عریانم..!...

نگاهت را دادی قلبم را دادم بـوسه دادی جـانم را دادم چـه فرجـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط