عزیز نبودنی ام

عزیز نبودنی ام
با این کلمات بیچاره
کلماتی که مدام در پی یافتن ات سرگیجه می گیرند؟!
چه کنم ؟! دیوانه شده اند انگار
هی می روند دم در هی می روند سرکوچه
هی می روند کنار پنجره بی تابی می کنند
شبیه کودکانی که دست مادرشان را حس نمیکنند
در شلوغی بازار...!
عزیز نبودنی ام
چقدر جای شانه هایت کنارم خالیست...


#من_دیگر_توان_خاطره_ساختنم_نیست
دیدگاه ها (۴)

میگما... تو هیچ میدونستی کهبزرگترین ترسِ من "ترک شُدن" بود؟!...

عادی میشه،عادت میکنی،به همه چیز ؛به نبودنا،عوض شدنا،جایِ خال...

الآن بهش بگو که دوسش داریچون وقتی برهمهم نیست که تو چقدر بلن...

نیامدنت چقدر به این شب‌ها می‌آیدآنقدر که نیامدیتمام شب هایمش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط