طعم صلوات
طعم #صلوات
یک روز که پیغمبر(ص)
از گرمی تابستان
همراه علی می رفت
در سایه نخلستــان
دیدند که زنبوری
از لانه خود پر زد
بر دامن پیغمبر(ص)
آهسته فرود آمـــد
بوسید عبایش را
دور قدمش گردید
بر خاک کف پایش
صد بوسه دیگر زد
پیغمبر(ص) از او پرسید
آهسته بگو جانم
طعم عسلت از چیست؟!.
هر چند که می دانم.
زنبور جوابش داد
چون نام تو می گویم
گل می کند از نامت
صد غنچه به کندویم
چون نام تو را هر شب
چون گل به بغل دارم
هر صبح که بر خیزم
در سینه عسل دارم
از قند و شکر بهتر
خوش تر ز نبات است این
طعم عسل از من نیست
طعم صلوات است این
یک روز که پیغمبر(ص)
از گرمی تابستان
همراه علی می رفت
در سایه نخلستــان
دیدند که زنبوری
از لانه خود پر زد
بر دامن پیغمبر(ص)
آهسته فرود آمـــد
بوسید عبایش را
دور قدمش گردید
بر خاک کف پایش
صد بوسه دیگر زد
پیغمبر(ص) از او پرسید
آهسته بگو جانم
طعم عسلت از چیست؟!.
هر چند که می دانم.
زنبور جوابش داد
چون نام تو می گویم
گل می کند از نامت
صد غنچه به کندویم
چون نام تو را هر شب
چون گل به بغل دارم
هر صبح که بر خیزم
در سینه عسل دارم
از قند و شکر بهتر
خوش تر ز نبات است این
طعم عسل از من نیست
طعم صلوات است این
- ۹۳۵
- ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط