باز امشب ای ستارۀ تابان نیامدی

.
باز #امشب ای ستارۀ تابان، نیامدی
باز ای سپیدۀ شب هجران، نیامدی

شمعم شکفته بود که خندد به روی تو
افسوس ای شکوفۀ خندان، نیامدی

شعر من از زبان تو خوش صید دل کند
افسوس ای غزال غزل خوان نیامدی

گفتم به خوان عشق شدم میزبان ماه
نامهربان من، تو که مهمان نیامدی

#شهریار_همیشه_عاشق ❤️
دیدگاه ها (۰)

شب است و آنچه دلم کرده آرزو اینجاست.ز عمر نشمرم آن ساعتی که ...

.شوق دیدار توام هستچه باکبه نشیب آمدم اینک ز فرازبه تو نزدیک...

.عطر پرتقال می گیرد نفسم،از تو که می گویم‌!نارنجی می شود دنی...

هزار بار هم که بگویی آدم نباید شادی‌اش را منوط به بودنِ آدم‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط