بید مجنون من ای رونق باغ و چمنم
بید مجنون من ای رونق باغ و چمنم
عاشق زلف پریشان و قشنگ تو منم
این همه هرزه علف سر زده در دامن باغ
از چه پژمرده ای ای عاشق نازک بدنم؟
برگ زردت ز غمی تلخ حکایت دارد
مثل پایان بد قصه عاشق شدنم
اخم خورشید شکسته دل مجنونی تو
من بی سايه هم از غصه تو می شکنم
با دعای شب و روزم نشدی سبز که من
به دعا و کمک معجزه دل خوش نکنم
تو دل آزرده ترین عاشق خاک وطنی
منم آن سرو که زندانی باغ وطنم ...
عاشق زلف پریشان و قشنگ تو منم
این همه هرزه علف سر زده در دامن باغ
از چه پژمرده ای ای عاشق نازک بدنم؟
برگ زردت ز غمی تلخ حکایت دارد
مثل پایان بد قصه عاشق شدنم
اخم خورشید شکسته دل مجنونی تو
من بی سايه هم از غصه تو می شکنم
با دعای شب و روزم نشدی سبز که من
به دعا و کمک معجزه دل خوش نکنم
تو دل آزرده ترین عاشق خاک وطنی
منم آن سرو که زندانی باغ وطنم ...
۲.۲k
۰۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.