پارت۳۷
پارت۳۷
جیهیو: خب دیگه مسخره بازی بسه کی میرسیم خونه ؟
تهیونگ: رسیدیم
جیهیو: چیییی؟؟چقدر زود
تهیونگ: چیه میخوای پیش عشقت بمونی
جیهیو: ههه بی نمک
تهیونگ :اوکی
جیهیو: خب پس من دیگه میرم
تهیونگ: بابای
جیهیو: یهو از ماشین پیاده شدم بارون گرفت چه شانس طلایی دارم من
تهیونگ: عررر بارون گرفت
جیهیو: نشستم تو ماشین
تهیونگ: چرا نشستی دوباره
جیهیو: اگه بدت میاد میرم
تهیونگ:نههههه من گوه خوردم بشین
جیهیو: تا کی بشینم دیگه میرم
میخواستم پیاده شم یاد یچیزی افتادم یهو رفتم جلو و از لب بوسیدمش
تهیونگ: یهو بوسم کرد جالب بود و برام تعجب اور
جیهیو: چیه اینجوری نگاهم میکنی
تهیونگ: هیچی اخه همیشه باید نازتو بکشی تا یه بوس بدی
جیهیو: خیلی بی نمکیا
تهیونگ: میدونم ......تا الان ۳۳۳بار گفتی بهم
جیهیو: بزنم لهش کنما
خیلی خب دیگه من رفتم
.......وایییی اریکا چیشد ؟؟؟
تهیونگ: 😹😹😹😹😹الان یادت افتاد؟
جیهیو: تهیونگ میزنم میکشمتا
تهیونگ: باشهه باشه اون الان با جونگ کوک خوشه
جیهیو: اها اوکی پس رفتم
تهیونگ: باشه بای عشقم
جیهیو: بای
.....................
جونگ کوک: دیگه بریم خونه؟؟
اریکا: اره این بیرون اومدنمون که کوفتمون شد
جونگ کوک: بجاش یروز دیگه برات جبران میکنم
اریکا: نههه ممکنه دوباره یچیزی بشه
جونگ کوک: 😂😂نه دیگه چیزی نمیشه
اریکا:😂باشه پس بریم دیگه
جونگ کوک: بریم
اهه بستنی
اریکا: بستنی چی؟؟؟
جونگ کوک: اونجارو نگاه
اریکا: برگشتم دیدم بستنی ها با شن زمین یکی شدن
😂😂😂عیب نداره ولش بیا بریم
جونگ کوک: یعنیا اژ دست من هیچی دستم سالم نمیمونه
اریکا: باشه ولش کن دیگه ..ً..
دیگه سوار ماشین شدیم
جونگ کوک: میگم امشب میای خونه ی من؟
اریکا: چیشد؟ چیشد؟ من بیام خونه ی تو ؟؟؟؟؟
جونگ کوک: اره دیگه
اریکا: ببخشیدا ولی اشتباه گرفتی من از اوناش نیستم
جونگ کوک: مگه من گفتم از اوناشی؟؟؟؟؟
گفتم بیای بازی کنیم ....منحرف
اریکا: (ای خاک من بد برداشت کردم) خب چیزه.....اهه نه میدونیجونگ کوک: اره میدونم تو فکر کردی من دارم یچیز دیگه رو میگم
اریکا: نه نمیگم بخاطر اینکه ثابتش کنم میام خونت فقط تهیونگ چی؟؟
جونگ کوک: خب چه بهتر سه تایی بازی میکنیم
اریکا: خب جیهیو تنهاس
جونگ کوک: اوسکول کردی مارو؟؟؟
اریکا: نهه😐
جونگ کوک: اوکی الان میریم دنبال جیهیو اونم میبریم
اریکا: اها حالا شد پس من بهش پیام میدم
جیهیو: خب دیگه مسخره بازی بسه کی میرسیم خونه ؟
تهیونگ: رسیدیم
جیهیو: چیییی؟؟چقدر زود
تهیونگ: چیه میخوای پیش عشقت بمونی
جیهیو: ههه بی نمک
تهیونگ :اوکی
جیهیو: خب پس من دیگه میرم
تهیونگ: بابای
جیهیو: یهو از ماشین پیاده شدم بارون گرفت چه شانس طلایی دارم من
تهیونگ: عررر بارون گرفت
جیهیو: نشستم تو ماشین
تهیونگ: چرا نشستی دوباره
جیهیو: اگه بدت میاد میرم
تهیونگ:نههههه من گوه خوردم بشین
جیهیو: تا کی بشینم دیگه میرم
میخواستم پیاده شم یاد یچیزی افتادم یهو رفتم جلو و از لب بوسیدمش
تهیونگ: یهو بوسم کرد جالب بود و برام تعجب اور
جیهیو: چیه اینجوری نگاهم میکنی
تهیونگ: هیچی اخه همیشه باید نازتو بکشی تا یه بوس بدی
جیهیو: خیلی بی نمکیا
تهیونگ: میدونم ......تا الان ۳۳۳بار گفتی بهم
جیهیو: بزنم لهش کنما
خیلی خب دیگه من رفتم
.......وایییی اریکا چیشد ؟؟؟
تهیونگ: 😹😹😹😹😹الان یادت افتاد؟
جیهیو: تهیونگ میزنم میکشمتا
تهیونگ: باشهه باشه اون الان با جونگ کوک خوشه
جیهیو: اها اوکی پس رفتم
تهیونگ: باشه بای عشقم
جیهیو: بای
.....................
جونگ کوک: دیگه بریم خونه؟؟
اریکا: اره این بیرون اومدنمون که کوفتمون شد
جونگ کوک: بجاش یروز دیگه برات جبران میکنم
اریکا: نههه ممکنه دوباره یچیزی بشه
جونگ کوک: 😂😂نه دیگه چیزی نمیشه
اریکا:😂باشه پس بریم دیگه
جونگ کوک: بریم
اهه بستنی
اریکا: بستنی چی؟؟؟
جونگ کوک: اونجارو نگاه
اریکا: برگشتم دیدم بستنی ها با شن زمین یکی شدن
😂😂😂عیب نداره ولش بیا بریم
جونگ کوک: یعنیا اژ دست من هیچی دستم سالم نمیمونه
اریکا: باشه ولش کن دیگه ..ً..
دیگه سوار ماشین شدیم
جونگ کوک: میگم امشب میای خونه ی من؟
اریکا: چیشد؟ چیشد؟ من بیام خونه ی تو ؟؟؟؟؟
جونگ کوک: اره دیگه
اریکا: ببخشیدا ولی اشتباه گرفتی من از اوناش نیستم
جونگ کوک: مگه من گفتم از اوناشی؟؟؟؟؟
گفتم بیای بازی کنیم ....منحرف
اریکا: (ای خاک من بد برداشت کردم) خب چیزه.....اهه نه میدونیجونگ کوک: اره میدونم تو فکر کردی من دارم یچیز دیگه رو میگم
اریکا: نه نمیگم بخاطر اینکه ثابتش کنم میام خونت فقط تهیونگ چی؟؟
جونگ کوک: خب چه بهتر سه تایی بازی میکنیم
اریکا: خب جیهیو تنهاس
جونگ کوک: اوسکول کردی مارو؟؟؟
اریکا: نهه😐
جونگ کوک: اوکی الان میریم دنبال جیهیو اونم میبریم
اریکا: اها حالا شد پس من بهش پیام میدم
۱۶۴.۴k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.