از دست تو میمیرم ای دلبرک جانی
از دست تو میمیرم ای دلبرک جانی
از زندگی ام سیرم ای دختر کرمانی
از عشق سخن گفتم اما کلکم کندی!
کار من و دل خواهش تو لیک برنجانی
باران ز دو چشم من میبارد و میبارد
لذت ببر ای بدجنس! از شاعر بارانی
چشمان سبز تو روز سیه من شد
سهم من از ان چشمان شد درد و پریشانی
لبهای تو کندویی پر از عسل اما من
از اینهمه شیرینی در حسرت فنجانی
شیرینی لبهایت جان را به ستوه آرد
افسوس سخنهایت چون چاقوی زنجانی
هر لحظه خیال تو دل را به تپش آرد
این راز تپیدن را تنها تو خودت دانی
بر دیده خونبارم ابروی تو چون خنجر
خنجر بکش از قلب این بسمل قربانی
تنها شده ام بی تو تنها تر از آن تپه
در گوشه ای از دریا یک تپه مرجانی
در مهدیه ی قلبم شب تا به سحر ندبه
از بس که شده بی تو اوضاع زمستانی
من مانده ام و این دل در پنجه تحریمت
اما نه "ظریفی" تو نه "بابک زنجانی"!
گفتی که ز کرمانی اما دل من شک کرد
آهوی ختن هستی تو اهل همدانی...🦋💞🦋
#saharshehim💖
#عاشقانه
#عزیزترینم❤
از زندگی ام سیرم ای دختر کرمانی
از عشق سخن گفتم اما کلکم کندی!
کار من و دل خواهش تو لیک برنجانی
باران ز دو چشم من میبارد و میبارد
لذت ببر ای بدجنس! از شاعر بارانی
چشمان سبز تو روز سیه من شد
سهم من از ان چشمان شد درد و پریشانی
لبهای تو کندویی پر از عسل اما من
از اینهمه شیرینی در حسرت فنجانی
شیرینی لبهایت جان را به ستوه آرد
افسوس سخنهایت چون چاقوی زنجانی
هر لحظه خیال تو دل را به تپش آرد
این راز تپیدن را تنها تو خودت دانی
بر دیده خونبارم ابروی تو چون خنجر
خنجر بکش از قلب این بسمل قربانی
تنها شده ام بی تو تنها تر از آن تپه
در گوشه ای از دریا یک تپه مرجانی
در مهدیه ی قلبم شب تا به سحر ندبه
از بس که شده بی تو اوضاع زمستانی
من مانده ام و این دل در پنجه تحریمت
اما نه "ظریفی" تو نه "بابک زنجانی"!
گفتی که ز کرمانی اما دل من شک کرد
آهوی ختن هستی تو اهل همدانی...🦋💞🦋
#saharshehim💖
#عاشقانه
#عزیزترینم❤
۵.۱k
۲۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.